شیک ترین مدل های تزیینات شب یلدا مخصوص عروس 99
شیک ترین مدل های تزیینات شب یلدا مخصوص عروس 99
شیک ترین تزیینات شب یلدا ، به همراه متن و شعر عاشقانه شب یلدا و گالری جدیدترین مدل تزیینات سفره و میز شب یلدا مخصوص عروس خانم ها و زوج های زواج که به چیدمان سفره این شب اهمیت زیادی می دهند. یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود،به یاد ماندی است.برای همین منظور شیک ترین مدل های تزیینات شب یلدا مخصوص عروس 99 را در این مقاله از سایت روزگار قرار میدهیم.
با تو من عزیز عشقم دیگه هیچ غمی ندارم
واسه ی همیشه ی عمر،عاشقونه دل میذارم
با تو شادیه نگاهم رنگ دیگه ای میگیره
توی ای زمونه غصه میره و شادی میشینه
آخ که با تو بودنه دل،پره آرامش هر روز
مث رقص شاپرکها توی باغ بی رنج و سوز
با تو یلدا پره عشقه،عشقی از جنس عزیزش
که نمیتونه بگیره کسی از دل،عشق پاکش …
برایم از عاشقانه هایت بگو
یلدا پر از عاشقانه های پاییز است
که لبخندش را نثار می کند
به عروس سپید زمستان
و پل می زند بوسه ی شب را به مهمانی نور …
تزیینات شب یلدا
بازامد شب یلدا
باز امد سوز وسرما
شب یلدا چه عاشقانه
دور هم می شینند
بچه ها همراه بزرگها
می گیرند فال حافظ
می خونند شعر های زیبا
ننه سرما موهاشو کرده پریشون
نشسته گرد سپیدی
مثل مروارید روی موهاش
می دهند خبر درختها
از فصل برف وسرما
اگر شد فصل زمستون
ولی دلهای ما پر زگرما
می شینه گل لبخند
بر روی لبها
دلها پر می شه ز عشق
یادمون میره بدی ها
یلدا شب من … !!
بیا یلدا شب من عاشقم باش
بر این دریای ماتم ساحلم باش
که دل آرام گیرد وقتی تو آیی
در این شب های تارم ، خاطرم باش
بدون تو به دل گم کرده دارم !
من اقیانوس دردم ، قایقم باش
تو باشی هرچه باشد گله ای نیست
بیا امشب ، عاشقانه عاشقم باش …
تزیینات شب یلدا
سفیدی ی چشمِِ
کودکی ست، سیاه،
بر منقار کرکس!…
یلدا
گیسوان بلند و
خیسِ مادرِ من بود
که دسته دسته…
بر دست سیاهِ زمستان
طعمه ی باد شد…
یلدا
عمقِ زخم های من است…
که با هیچ ضیافتی
سیر نمی شود؛
یلدا
دردهای
یله شده ی من است
که سحرشان را سِحر،
کرده اند؛
یلدا
عشق من بود
به کوتاهی ی یک قطعه؛
…و یلدا، آه!
آیینه ای بود
بر پیشانی ی غزلم؛
که با مکرِ انار،
در هم شکست!
تولّد یلدا، این دختر زیبای سیه موی
سرو قامت را به یاد دارم
که چه پر از شور وعشق
پای کوبان ودست فشان
لحظه لحظه ها را به
نگاه گرم خورشید ، پیوند زدیم.
وچه عاشقانه !
لحظه ها را با یاقوت انار،
سرخی هندوانه
و مشکل گشا بودن آجیل مادر بزرگ
به دیدار ننه سرما شتافتیم.
و در دفتر عمر ورق خوردیم ،
تا به امروز رسیدیم،
که برای پاک کردن ردّ پای آدم برفی ها
و به تماشا نشستن سبزه و شکوفه ها
سیب قرمز را کنار ظرف آب،
جای انار سرخ و
ماهی قرمز تنگ بلو …
یلدا، تو را دوست دارم، به اندازه همه ستاره هایى که در چشم هایت مى درخشند،
اى خواستنى ترینِ شب ها! طعم تو، به اندازه همه صبح هاى دل انگیز آفتابى بهار، شیرین است.
متن تبریک یلدا
شب یلداست؛ شبى که در آن انار محبت دانه مى شود و سرخى عشق و عاطفه،
نثار کاسه هاى لبریز از شوق ما؛
شبى که داغى نگاه هاى زیباى بزرگ ترها در چشمان کودکان اوج مى گیرد و بالا مى رود.
متن تبریک یلدا
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه با ما
دل خوش باشه نصیبت
غم بمونه واسه فردا
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبى خوش است بدین قصه اش دراز کنید
متن تبریک یلدا
حتی طولانی ترین شب نیز به خورشید می رسد.
متن تبریک شب یلدا, تبریک شب یلدا
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آن قدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.
متن تبریک یلدا
روی گل شما به سرخی انار
شب شما به شیرینی هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندی یلدا
شب یلدا مبارک
یلدا، مجالى است براى تکرار هر آنچه روزگارى، سرمشق خوبى هایمان بوده اند
و امروز بر روى طاقچه عادت هایمان غبار مى گیرند.
یلدا، تو که مى آیى، بزرگ ترهاى شاید فراموش شده،
دوباره به جوان ترهاى مهمان، به گرمى لبخند مى زنند.
یلدا، تو که مى آیى، طعم گرم و صمیمى گرد هم آمدن خانواده ها را دوباره مى توان حس کرد.
امشب، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم
تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم.
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛
ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است.
شب یلدا، «شب عاشقان بی دل» آکنده از عطر مهربانی، سرشار از ترنّم عشق و لبریز از تبسّمِ آینده باد!
متن تبریک یلدا
توی سرمای این شب طولانی به فکر بی خانه مان هایی که چشم میزنند زودتر صبح بشه هم هستی ؟
شیرینىِ در کنار هم بودن لبخندهاى امشب، هزار بار بهتر از اشکِ حسرت ریختن بر مزار جدایى هاى فرداست.
متن تبریک یلدا
ما منتظر صبح شب یلداییم
دستی به دعا تا فرج فرداییم
شب یلدایتان مبارک
یلــــــدا ، دوباره در آغاز فصل سرد
شعر و غزل را برای ” وسعــــت تنهــــایی تـــــو ” عاشقانه کرد .
شب را کنار تو ،
با خماری و مستی توی برف ،
پس لرزه های اول دیماه را نشانه کرد .
ساعت به اول زمستان رسیده است .
امشب دل غزل زده ام را درمان چه می شود
دیگر به مغز پریشان من ، خون نمی دهد
دیر آمدی
تنهاترین ستاره یلدای سال پیش
دیگر به فکر تو هم آرام نمی شود .
آری ،
پاییز بی بهار به انتها رسیده است
اینجا دوباره خواب از سر کلاغان شهر ما
با فال و غ …
بهت عاشقانه خدا
شاعر غلامرضا طهماسبی
صحنه سالهاست ،
برپاست
عمریست خاک می خوریم !
این پرده ،
جمع شدنی نیست
دست به دامان فرصتیم !
به یلدا که می رسیم ،
نفس می کشیم ،
طولانی ترین بهت عاشقانه ی،
خدارا !
افسانه گل ،
در روحم جاریست !
مثل …
ضربان عشق ،
در شقیقه های خیالم …
دورازچشم یلدا
شاعر احمدکردزنگنه
به دور از چشــــم یلدا عاشقانه
سراغـــت آمدم شیـــرین ترانه
درآوردم مــن آن پیــراهن سبز
خنــــک کردی دلم را هندوانه
“یلدایتان پر خاطره باد”
یلدا
دختر شاد خاتون پیر فصلها
چه عاشقانه قسمت کردی
حضور دقایقت را
میان زرد و سرد
میان این و آن
وداع پاییز
آغاز زمستان…
نگاه عاشقانه
شاعر ولی صادقی
نسل آدم را نگاهی عاشقانه لازم است
در قفس هم مرغ ها را آب و دانه لازم است
سینه ام را صاف اگر کردم نشان کِبر نیست
چونکه تیر عشق می آید نشانه لازم است
غفلت از محبوب گاهی سمت آتش می رود
عاشق در خواب را یک تازیانه لازم است
اینکه گاهی روی می گردانی از ما لطف توست
هر توجه را به سبک خود بهانه لازم است
تا نماند قدر خوبی چون تو مخفی از نظر
عده ای بد مثل من هم در زمانه لازم است
دیگر از بخت سیاه خود ندارم شکوه ای
در ظهور عکس تو تاریکخانه لازم است
دوباره فصل ِ زیبای زمانه
دوباره نام ِ پائیز و ترانه
یکی با یار ِ زیبایش نشسته
یکی با خاطراتی کودکانه
به سر باشد هوای عشق بازی
تفأل های ناب و عارفانه
به یاد ِ چشم ِ مست اش می نشینی
شبی با واژه هایی عاشقانه
بچینی بوسه از گلهای عشقت
کمی پسته و فندوق دانه دانه
زطعم ورنگ ِ لبهایش چه خواهی!
انار ِ سُرخ و قاچ ِ هندوانه
شب را با سیاهی
تاریکی دل
غصه
اشک ناامیدی
بی وفایی شناختند
حال در همین شب
ستاره ها درخشیدند
ماه عشوه گرانه تابید
عاشق به عشقش رسید
شب شروعی شد
روشنایی برای فردای گم شده
دامنش را گسترد
یگانه دختر مهتاب بیاید
زاده شد
زیبایی در مرداب
گلی در ظلمت
در یگانه شب گیتی
عالم تک ستاره ای دید
دل باخت
عاشقانه جشن گرفت
یلدا آمد
با تمام نبایدهایش
با حکم مرگش
سوگند…یلدا…
شاعر یلدا حسن نیا
سوگند…
به یلدای زمین سوگند
که من دلواپست هستم
تو این آشفتگی حالم
به احساسه تو دل بستم
به این حسم قسم خوردم
که تا آخر میشم همرات
توی هر روز و هر سالی
میشم ماهه شبه فصلات
یلدا…
خورشید چله ی عزا
دلم گرفته از خودم
مدتیه که بی هوا
غصه می شینه رو دلم
غروبه قصه ی زمین
طلوعی تازه می بینه
ببین چشای تاره من
رو پلکه خسته می شینه
شبه سیاهه غم زده
منو کشونده آسمون
نشونیه راه منو
خط زده از چشم زمون
می دونه که آ� …
عاشقانه))
خــاطـراتـم را مـیـان دفــتـری جــا کـرده ام
زندگی را با غـزل بـا عـشـق معـنا کـرده ام
چـنــد بـاری ازبـرای دلـخـوشـی در دفـتـرم
جـمـله هـا را انـدکـی پایـیـن وبـالا کـرده ام
بــرکــویـرخـــشـک وتــبــــداردل آزرده ام
بــارش بـارانـیـم را بـا تــوزیـبـا کــرده ام
بوی عشقی،بوی عرفان،حرفت ازجنس بلور
تـا بـیـایی صـدهـزارایـن پا و آن پا کـرده ام
من ترا با لهجه ی گلهای سوسن خوانـده ام
تــا بــمـانی بـا طـراوت آرزوهـا کــ …