دنیا فنی زاده عروسک گردان کلاه قرمزی از دنیا رفت
دنیا فنی زاده عروسک گردان کلاه قرمزی از دنیا رفت
دنیا فنی زاده درگذشت دنیا فنی زاده سرطان دنیا فنی زاده متولد دنیا فنی زاده دختر دنیا فنی زاده کلاه قرمزی عکس دنیا فنی زاده علت درگذشت دنیا فنی زاده دنیا فنی زاده هنرمند تئاتر عروسکی و عروسک گردان «کلاه قرمزی» و «خاله قورباغه» که از سرطان رنج میبرد، صبح امروز 8 دی ماه در بیمارستان از دنیا رفت
دنیا فنی زاده عروسک گردان
دنیا فنی زاده از کودکی به خاطر شغل پدرش معمولاً در جشنوارههای مختلف کودک و نوجوانی که در ایران برگزار میشد حضور داشت و آثار داخلی و خارجی شرکتکننده در این جشنوارهها را میدید. همین مسئله سبب شد تا از کودکی با تولیدات و نوع آثار عروسکی که برای کودک و نوجوان ساخته میشود آشنا شود. پس از آن، کمکم که از برنامههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیشتر استفاده کرد، تکرار دیدن این آثار موجب علاقهٔ او به حضور در این رشته شد و در نهایت با انتخاب رشتهٔ عروسکگردانی برای همیشه در دنیای کودکان و نوجوانان باقی ماند. او هدف و دغدغهٔ مهم زندگیاش را شادکردن کودکان و نوجوانان میداند.
فعالیتها
دنیا فنی زاده نخستین بار در سال 1364 در برنامهٔ عروسکی تلویزیونی «چتر با آواز باران» عروسکگردانی را تجربه کرد. این برنامه برای شبکهٔ اول سیما در قسمتهای 25 دقیقهای طراحی شده بود که در آن 2 عروسک جوجه وجود داشت که فنیزاده عروسکگردانی و آوازخوانی یکی از آنها را بر عهده داشت. وی پس از آن در کاری با نام «زاغچهٔ کنجکاو» به کارگردانی رضا فیاضی حضور داشت. او با حضور در این برنامهها کمکم جای خود را به عنوان عروسکگردان در تلویزیون تثبیت کرد
عروسکگردانی در آثاری چون «گربه آوازخوان» ساخته کامبوزیا پرتوی از دیگر آثار او در این دوره می باشد. وی که قبل از کلاهقرمزی با ایرج طهماسب و حمید جبلی چند کار عروسکی انجام داده و با کار یکدیگر به خوبی آشنا بودند اما با برنامهٔ صندوق پست و ورود کلاهقرمزی به آن بود که به شهرت رسید.کلاه قرمزی که اصلاً قرار نبود در این برنامه ماندگار شود اما ماندگار شد و بدل به مشهورترین کار وی گشت.
از نظر دنیا فنی زاده شکل ظاهری عروسک چندان مهم نیست. او ساختار بیرونی عروسک چندان مهم نمیداند و برایش بیش از هر چیز سازندهٔ عروسک مهم است زیرا معتقد است تا زمانی که یک عروسک به خوبی ساخته نشود، عروسکگردان نمیتواند بهخوبی با آن عروسک ارتباط برقرار کرده و آن را حرکت دهد. فنیزاده بیش از این که به دنبال عروسکهای زیبا باشد به دنبال عروسکیست که بتواند با آن خوب کار کند. در مرحلهٔ بعدی اهمیت، گروه تولید برای وی اهمیت دارد و این که برای ساخت برنامه چهقدر فکر و اندیشه برای گروه مهم است و چهقدر برای برنامهٔ عروسکی کار میکنند.
آثار دنیا فنی زاده
گربه آوازخوان
کلاهقرمزی و پسرخاله
کلاهقرمزی و سروناز
کلاهقرمزی و بچهننه
کلاهقرمزی 88
کلاه قرمزی 90
کلاه قرمزی 91
کلاه قرمزی 92
کلاه قرمزی 93
کلاه قرمزی 94
دنیا فنی زاده عروسکگردان شخصیت کلاه قرمزی از خاطراتش از روزی که اولینبار با شخصیت کلاه قرمزی آشنا شد تا امروز میگوید. او بعد از کلاه قرمزی شخصیت فامیل دور را از همه بیشتر دوست دارد و برای پسرخاله احترام قائل است.او اولین فعالیت عروسکگردانی خود را در سال 1364 با برنامهای با نام “چتر با آواز باران” آغاز کرده و بعد از آن عروسکگردانی کلاه قرمزی را برعهده داشته است. فنیزاده که هفته پیش در بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان به عنوان یکی از بهترین عروسکگردانان کشور مورد تقدیر قرار گرفت، معتقدست کلاه قرمزی یک عروسک نیست بلکه یک شخصیت زنده است که به عنوان همکار با او همکاری می کند.
گپی کوتاه ولی شیرین با او داشتهایم که میخوانید:فنیزاده این روزها چندان از برنامه های تولید شده عروسکی در سینما و تلویزیون راضی نبوده و معتقد است که کمتر برای چنین برنامه هایی وقت و زمان صرف می شود. او با شخصیت های مجموعه کلاه قرمزی زندگی کرده و بعد از کلاه قرمزی از فامیل دور خوشش می آید.
خانم فنیزاده شما به عنوان یکی از عروسکگردانان سینما و تلویزیون ایران با ماندگار ترین عروسک ها کار کردهاید. چه چیز باعث شد که شما به عرصه عروسک گردانی برای کودک و نوجوان پا بگذارید و در این عرصه ماندگار شوید؟
– از کودکی به خاطر شغل پدرم، معمولا در جشنواره های مختلف کودک و نوجوان که در کشور برگزار می شد حضور داشتم و آثار آنها را چه داخلی و چه خارجی نگاه می کردم. همین مسئله سبب شد تا از کودکی با تولیدات و نوع آثار عروسکی که برای کودک و نوجوان ساخته می شود آشنا شوم.
کم کم از برنامههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیشتر استفاده کرده و تکرار در دیدن این آثار سبب شد تا علاقه بسیاری برای حضور در این رشته پیدا کنم. شور و شوق دنیای کودکی و نوجوانی من را به خود علاقهمند کرد و در نهایت با انتخاب رشته عروسکگردانی همیشه در دنیای کودکان و نوجوانان باقی ماندم به گونه ای که خوشحال کردن کودکان و نوجوانان برای من یک هدف و دغدغه مهم در زندگی شده است.
اولین برنامه عروسکی که تجربه کردید در سینما بود یا تلویزیون؟
– برای اولین بار در سال 1364 در یک برنامه عروسکی تلویزیونی با نام “چتر با آواز باران” عروسکگردانی را تجربه کردم. این برنامه برای شبکه اول سیما در قسمتهای 25 دقیقه ای طراحی شده بود که در آن 2 عروسک جوجه وجود داشت که عروسکگردانی و خواندن آواز یکی از آنها را برعهده داشتم. بعد از آن در کاری با نام “زاغچه کنجکاو” کاری از رضا فیاضی حضور داشتم که حضور در این کار برای من بسیار جذاب بود. با حضور در این برنامهها کمکم جای خود را به عنوان عروسکگردان در تلویزیون تثبیت کردم.
چه چیز باعث شد تا در مجموعه کلاه قرمزی به عنوان عروسکگردان این نقش حضور داشته باشید و به شخصیت کلاه قرمزی جان ببخشید؟
– قبل از کلاه قرمزی من با ایرج طهماسب و حمید جبلی چند کار عروسکی انجام داده و با کار هم به خوبی آشنا بودیم. یک برنامه عروسکی با نام “صندوق پست” را با طهماسب برای تلویزیون اجرا می کردیم که در آن شخصیت های مختلفی مانند گلابی و ژولی پولی وجود داشتند. اصلا قرار نبود در این برنامه کلاه قرمزی بیاید و ماندگار شود، در ابتدا قرار بود کلاه قرمزی به عنوان شاگرد کفاش یک بار در برنامه به عنوان مهمان حضور پیدا کرده و کفش های آقای مجری را که واکس زده بود، بیاورد اما با آمدنش برای همیشه ماندگار شد. این شخصیت آنقدر برای مخاطبان کودک و نوجوان آن زمان جذاب بود که دیگر نتوانستیم آن را از مجموعه خارج کنیم.
این علاقه و ماندگاری کلاه قرمزی بیشتر به دلیل استقبال مخاطب بود و یا گروه سازنده برنامه نیز به آن علاقه داشتند؟
– راستش کلاه قرمزی به قدری در وجود ما نقش بسته که آن را یک عروسک نمی دانیم بلکه یک شخصیت زنده است و همیشه درباره او با هم صحبت می کنیم.کلاه قرمزی عجیبترین شخصیت عروسکی است که از همان اول بدون اینکه کسی بخواهد آمد و ماندگار شد. این علاقه نه تنها برای مخاطب بود بلکه برای گروه سازنده برنامه نیز بسیار جذاب و دوستداشتنی بود. نه تنها از نظر من بلکه از نظر دیگر سازندگان این برنامه از جمله ایرج طهماسب و یا حمید جبلی کلاه قرمزی زنده است و جزو گروه به شمار می آید. به عنوان مثال وقتی از طهماسب می پرسیم که امسال هم کلاه قرمزی برنامه دارد، می گوید: امان از دست این بچه، باید امسال هم برنامه داشته باشیم.
انگار خود کلاه قرمزی ما را وادار می کند تا این برنامه ها را بسازیم. کلاه قرمزی در واقع یک شخصیت زنده است که ما با او همکار هستیم.
چقدر کلاه قرمزی امروز با کلاه قرمزی 20 سال پیش فرق کرده است؟
– طی 20 سال گذشته کلاه قرمزی تفاوت های بسیاری کرده که اتفاقا من آن را دوست دارم. او دیگر بزرگ شده اما خصلت های خوب خود را از دست نداده است، بلکه یک سری از اخلاق های او که مختص دوران کودکیش بود از دست داده است.به عنوان مثال دیگر آقای مجری با فهمیدن حرف های او مشکلی ندارد و یا آنقدر خوب حرف می زند که دیگر نیازی به ترجمه حرف های او نیست. در واقع می توان گفت کلاه قرمزی یاد گرفته که درست حرف بزند و بعضی از رفتارهای خود را کنترل کند.
به غیر از کلاه قرمزی کدام یک از شخصیت های عروسکی را که تا به امروز عروسکگردان آن بودید بیشتر دوست دارید؟
– باید بگویم صد در صد از هر کاری که کرده ام لذت برده ام. تمام شخصیتهایی که عروسکگردانی کردم شخصیتهای ماندگار و دوستداشتنی شدند که از آن جمله می توان به خاله قورباغه، هادی و هدی، گرگ و بز زنگوله پا اشاره کرد. اما با کلاه قرمزی سال های بیشتری زندگی کردم به همین دلیل خاطره بیشتری از کلاه قرمزی دارم. اما تمامی عروسک هایی را که با آنها کار کردم بسیار دوست دارم.
از کدام یک از برنامه های کلاه قرمزی بیشتر از بقیه برنامه ها خوشتان می آید؟
– هیچ کدام از برنامه هایی که اجرا کرده ام برایم فرق ندارد. گاهی از شخصیت های حاضر در مجموعه کلاه قرمزی کارهایی سر می زند که همه را شوکه می کند اما بیشتر از هر چیز زمانی را دوست دارم که این شخصیت های عروسکی آقای مجری را اذیت می کنند. در واقع باید بگویم خود آقای مجری از این که توسط این شخصیتها اذیت شود، لذت می برد. پشت این عروسک ها یک گروه هنرمندان جوان هستند که هرچه را که می خواهند در این عروسک ها نشان می دهند.
برای برنامه کلاه قرمزی موضوع را بیان میکنیم و در رابطه با آن گفتگو میکنیم، اما همه دیالوگها به صورت بداهه است. بارها شده که هنگام عروسکگردانی خنده ام گرفته اما برای اینکه صدایم ضبط نشود جلوی خود را گرفتهام. به عنوان مثال گاهی فامیل دور جملهای را می گوید که همه پشت صحنه شوکه می شویم و حسابی می خندیم. اما جالب تر از همه این است که هیچ کدام از شخصیت های عروسکی در مجموعه کلاه قرمزی، آقای مجری را جدی نمی گیرند مثلا جیگر می آید و کف خانه را می کند یا فامیل دور درست زمانی که آقای مجری در حال صحبت با کودکان و نوجوانان است زیر پای او رخت می شورد.
به غیر از کلاه قرمزی از کدام شخصیت عروسکی در این مجموعه لذت می برید؟
– بعد از کلاه قرمزی، فامیل دور را دوست دارم و معمولا دلم برایش تنگ می شود. برای پسرخاله نیز احترام قائلم آنقدر که جلوی او دست و پای خود را جمع می کنم اما همیشه نگران آقای مجری هستم چراکه این همه مهمان به خانه اش آمده و برای همیشه ماندگار شدهاند.
خانم فنیزاده! معمولا کودکان در هر دوره ای که باشند علایق یکسانی دارند چرا در دهه 70 عروسک ها اینقدر ماندگار شدند و چه بزرگسال و چه کودک آنها را دوست داشتند اما امروز عروسک های برنامه های تلویزیون چنین جذابیتی ندارند؟
– دنیای بچگی همیشه دنیای بچگی است. کار عروسکی کردن بسیار سخت است. این کار زحمت بسیار و درآمد بسیار کمی دارد و همین مسئله سبب می شود عده کمتری وارد این عرصه شوند. به همین دلیل همه سعی می کنند از برنامه های زنده برای اجرای عروسکی استفاده کنند، چرا که زحمت کمتری داشته و دستمزد آن به اندازه همان زحمتی است که کشیده می شود. اما اجرای همین برنامه های زنده سبب شده تا شخصیت های عروسکی کمتر در ذهن ها باقی بماند.
در گذشته گروه های برنامه های عروسکی، برای هر برنامه مدت ها فکر و زحمت می کشیدند و با برنامه پیش میرفتند اما امروز این اتفاق رخ نمی دهد. این در حالی است که ما بعد از گذشت 20 سال از خلق کلاه قرمزی هنوز هم قبل از ضبط برنامه نزدیک به 3 ماه فکر و تمرین می کنیم. اما بسیاری از برنامه های عروسکی همان روی آنتن کار می شود و قبل از آن هیچ تمرین و فکری روی شخصیت های عروسکی صورت نمی گیرد.
متاسفانه گروه های عروسکی از دل کار نمی کنند و وقت برای ساختن و پرداختن برنامه های عروسکی نمی گذارند، در واقع باید بگویم که برنامه های عروسکی در کشور جدی گرفته نمی شود، در حالی که ما با کودکان سر و کار داریم و همین مسئله نشان می دهد که کار با کودکان را باید جدی گرفت. چرا که کودکان و نوجوانان دقیقا می فهمند که آیا ما آنها را دوست داریم و یا اینکه برای ساخت برنامه برای آنها وقت صرف کرده ایم.
به عنوان یک عروسکگردان چه اندازه به شکل ظاهری عروسک اهمیت می دهید؟
– از نظر من شکل ظاهری عروسک چندان مهم نیست. در واقع ساختار بیرونی عروسک چندان اهمیت ندارد. برای من سازنده عروسک از هر چیز دیگری بیشتر اهمیت دارد. تا زمانی که یک عروسک به خوبی ساخته نشود، عروسک گردان نمی تواند به خوبی با آن عروسک ارتباط برقرار کرده و آن را حرکت دهد. بیش از این که به دنبال عروسک های زیبا باشم به دنبال عروسکی هستم که بتوانم با آن خوب کار کنم. بعد از آن گروهی است که با آنها کار می کنم، در واقع اینکه چقدر ساخت یک برنامه با فکر و اندیشه برای گروه مهم است و چه اندازه برای برنامه عروسکی کار می کنند نیز از خود عروسک برای من مهم تر است.