افسردگی پس از زایمان چیست؟+راههای درمان
افسردگی پس از زایمان چیست؟+راههای درمان
افسردگی پس از زایمان به دلیل بهم خوردن تعادلات هورمونی در حین بارداری و پس از آن ری اکشن نرمالی از سوی زنان تعبیر میشود و اکثر زنان ان را تجربه میکنند . اما در بعضی از موارد این دوره ی افسردگی طولانی میشود و در مادر افسرده باعث به وجود آمدن حس بد و تنفر نسبت به کودک خود میشود که نیازمند درمان و مراقبت است.
post partum blues یا غم پس از زایمان
به نظر میرسد حدود 50 تا 85 درصد از زنان در طی چند هفته اول پس از زایمان، این حالت را تجربه میکنند. احساس ناراحتی و غم، تمایل به گریه کردن، حالتهای اضطراب و تحریکپذیری از علایم شایع این دورانند که در عرض 4 تا 5 روز اول پس از زایمان به اوج خود میرسند ولی در عرض 2 هفته خودبهخود از بین میروند. بررسیها نشان میدهند این حالتها به حدی شایع هستند که در موارد خفیف میتوانیم آن را بیشتر به عنوان یک تجربه عادی پس از تولد نوزاد در نظر بگیریم تا یک اختلال روانی و با توجه به اینکه این حالات معمولاً فعالیتهای عادی و روزانه مادر را مختل نمیکنند نیاز به درمان خاصی هم ندارند. فقط در موارد خاصی که مادر سابقه افسردگی پیش از بارداری داشته یا علایم وی بیش از 2 هفته ادامه پیدا کرده است باید به فکر اختلالات شدیدتری مثل افسردگی پس از زایمان باشیم.
● post partum deepness یا افسردگی پس از زایمان
افسردگی پس از زایمان، یکی دیگر از اختلالات خلقی است که معمولاً در عرض 2 تا 3 ماه اول پس از زایمان ایجاد میشود، اما ممکن است شروع آن به صورت علایم خفیف افسردگی در دوران بارداری، توسط مادر گزارش شده باشد.
احساس ناراحتی یا خلق افسرده و تمایل به گریه کردن از علایم عمومی این بیماری هستند و مادران اغلب از خستگی دایمی، مشکلات خواب و تغییرات اشتها شکایت دارند. روی هم رفته این حالت تفاوت خاصی با افسردگی که در دورههای دیگر زندگی فرد اتفاق میافتد ندارد و بیمار حالتهایی از قبیل احساس گناه و بیلیاقتی، لذت نبردن از فعالیتهای روزانه، اختلال تمرکز و حتی گاهی افکار خودکشی را تجربه میکند. در مواردی هم ممکن است اضطراب و حملههای وحشت یا خود بیمارانگاری برای فرد به وجود آید.
اما باید توجه داشته باشیم در موارد خفیف که فقط علایم خستگی یا اختلال خواب وجود دارند ممکن است افسردگی تشخیص داده نشود.
مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبرگ، یک پرسشنامه 10 قسمتی است که به شما کمک میکند علایم این بیماری را در خود پیدا کنید. این پرسشنامه در سال 1987 طراحی شده و تحقیقات بسیاری حساسیت و اعتبار این تست را تأیید کردهاند. اگر شما احساس میکنید که دچار علایم افسردگی پس از زایمان شدهاید پر کردن این پرسشنامه و مشورت با پزشک میتواند در تشخیص و درمان آن به شما کمک کند.
امتیاز 12 و بالاتر یا پاسخ مثبت به سؤال 10 (وجود افکار خودکشی)، نشان میدهد شما احتمالاً د معرض افسردگی پس از زایمان هستید و نیاز به مشاوره با پزشک خود دارید.
● Post partum psychosis یا سایکوز پس از زایمان
این حالت شدیدترین اختلال روانی در دوره پس از زایمان است که خوشبختانه نادر و شیوع آن 1 تا 2 مورد در هر 1000 مورد تولد است و در نیمی از موارد پس از اولین زایمان اتفاق میافتد.
جالب است بدانید در موارد نادری ممکن است این حالت در پدر نوزاد اتفاق بیفتد. در این صورت پدر که غالباً از قبل نیز یک اختلال خلقی داشته است از اینکه فرزند جدید جای او را گرفته و عشق و توجه مادر فقط صرف کودکش میگردد، دچار احساس ناراحتی شدید و ابتلا به سایکوز میشود.
سایکوز پس از زایمان ممکن است در عرض 48 تا 72 ساعت پس از زایمان با علایم عمومی مثل خستگی، بیخوابی، بیقراری و تمایل به گریه کردن شروع شود. در مراحل بعدی مادر دچار شک و بدگمانی، ناسازگاری و افکار وسواسی نسبت به سلامت نوزاد میشود. نیمی از مادران حالتهای توهم و هذیان را نیز تجربه میکنند، توهماتی مثل اینکه بچه مرده یا ناقص به دنیا آمده یا اینکه آنها اصلاً ازدواج نکرده و بچهدار نشدهاند. بعضی از مادران نیز گزارش کردهاند که صدایی به آنها گفته که خود و یا نوزاد خود را بکشند.
● چه عاملی باعث افسردگی پس از زایمان میشود؟
بهتر است بدانیم که بلافاصله پس از زایمان، تغییرات هورمونی ناگهانی در بدن مادر اتفاق میافتد. در عرض 48 ساعت اول پس از زایمان، غلظت خونی استروژن و پروژسترون شدیداً کاهش پیدا میکند و چون این هورمونها در ساختن مواد بیوشیمیایی مؤثر در تنظیم خلق، نقش مهمی دارند، تغییرات سریع میزان خونی آنها میتواند باعث به هم خوردن وضعیت روانی و خلقی مادر شود. البته بعضی از محققان معتقدند گروهی از زنان هستند که نسبت به تأثیر این تغییرات هورمونی حساسترند و این افراد دورههای افسردگی پیش از قاعدگی را نیز تجربه کردهاند.
البته جز تغییرات هورمونی، عوامل دیگری نیز در ایجاد این حالتها مؤثرند. عدم رضایت از زندگی زناشویی، عدم وجود حمایتهای اجتماعی یا حوادث و استرسهای بزرگی که در زمان بارداری یا نزدیک به زایمان رخ میدهند نیز میتوانند فرد را مستعد ابتلا به اختلالات خلقی پس از زایمان کنند.
● احتمال افسردگی پس از زایمان در چه کسانی بیشتر است؟
افسردگی پس از زایمان ممکن است در همه زنان صرفنظر از سن، وضعیت ازدواج، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی ایجاد شود اما مادرانی که این شرایط دارند بیشتر در معرض ابتلا هستند:
– سابقه قبلی افسردگی پس از زایمان – افسردگی در دوران بارداری
– سابقه قبلی افسردگی یا اختلالات دو قطبی – مشکلات زناشویی
– عدم وجود حمایتهای اجتماعی – حوادث پر استرس که اخیراً اتفاق افتادهاند
● درمان اختلالات روانی پس از زایمان
درمان به شدت بیماری و علایم آن بستگی زیادی دارد اما نکته مهم این است که قبل از شروع درمانهای روانپزشکی، بیماریهای دیگری را که ممکن است این حالتها را ایجاد کرده باشند مثل بیماریهای تیرویید یا کمخونی، تشخیص و درمان داده شود.
مطالعات انجامگرفته نشان دادهاند که روشهای روان درمانی غیر دارویی میتوانند تأثیر خیلی خوبی در درمان افسردگی پس از زایمان داشته باشند و یک دوره کوتاه مدت رفتار درمانی شناختی توانسته است به اندازه مصرف فلوکستین تأثیر داشته باشد. به خصوص مادرانی که مایل هستند به نوزاد خود شیر بدهند یا علایم آنها خیلی شدید نیست معمولاً ترجیح میدهند روشهای روان درمانی را تجربه کنند. اما اگر مادر دچار افسردگی شدید باشد درمان دارویی به تنهایی یا همراه با رواندرمانی و در موارد شدیدتر، شوک درمانی نیز توصیه میشود.
● درمان دارویی در مادرانی که شیر میدهند
اثرات مفید شیر مادر از نظر تغذیهای، تقویت سیستم ایمنی نوزاد و امنیت روانی نوزاد کاملاً شناخته شده است. مادرانی که تمایل دارند به نوزاد خود شیر بدهند بدانند که تمام داروهای مورد استفاده در اختلالات روانی در شیر مادر ترشح میشوند و در هر صورت نوزاد در معرض این داروها قرار میگیرد.
مطالعات متعددی که در 5 سال گذشته انجام شده، نشان دادهاند که داروهای ضد افسردگی سه حلقهای و یا فلوکستین و پاروکستین که مادر مصرف کرده است، تأثیر خاصی بر روی نوزاد نداشته و مورد خاصی از واکنش نوزاد شیرخوار به این داروها دیده نشده است. اما در مورد مادرانی که مبتلا به اختلالات دو قطبی هستند، شیر دادن به نوزاد ممکن است مشکلاتی را برای مادر و نوزاد ایجاد کند. شیر دادن باعث اختلال در خواب مادر شده، وی را از نظر روانی آسیبپذیر میکند. همچنین مصرف داروهای تثبیتکننده خلق مثل لیتیوم و کاربامازپین توسط مادر ممکن است در نوزاد باعث مسمومیت شود. باید توجه داشت که لیتیوم به میزان بالایی در شیر مادر ترشح میشود و میزان آن در خون نوزاد به تا سطح خونی مادر میرسد که میتواند برای نوزاد خطرناک باشد. همچنین مصرف کاربامازپین و والپروات سدیم نیز خطر سمیت کبدی را در نوزاد افزایش میدهد.
● چگونه از افسردگی پس از زایمان جلوگیری کنیم؟
با اینکه تشخیص زودرس زنانی که ممکن است در دوره پس از زایمان دچار اختلالات خلقی شوند، سخت است اما گاهی با توجه به سابقه فرد میتوان احتمال ایجاد این حالتها را تخمین زد و با انجام بعضی مداخلات پیشیگرانه میزان ابتلای مادران را کاهش داد.
مطالعات متعددی نشان دادهاند زنانی که سابقه اختلالات دو قطبی یا سایکوز پس از زایمان قبلی داشتهاند از درمان با لیتیوم در هفتههای نزدیک به زایمان و تا 48 ساعت پس از زایمان بسیار سود میبرند.
همچنین زنانی که سابقه افسردگی پس از زایمان را در زایمانهای قبلی دارند نیز پاسخ مناسبی به درمان پیشگیرانه با داروهای ضد افسردگی، بلافاصله پس از زایمان، میدهند.
این نکته مهم را نیز باید در نظر داشت که جلوگیری از بارداریهای ناخواسته و حضور سریعتر مادر در اجتماع و شروع هر چه سریعتر مادر به کارهای قبلی، میتواند عامل مؤثری در کاهش میزان اختلالات روانی و خلقی پس از زایمان باشد.