حجاریان: روحانی وعدههایی داد که در توانش نبود
آقای روحانی در تبلیغات انتخابات 96 تأکید داشت که برخی کارها رأی بیشتری میخواهد. رأی بیشتری هم آورد. آیا به نظر شما دولت از این پشتوانه رأیی که داشت به نحو احسن استفاده برد؟ به نظر شما رئیسجمهوری برای تداوم ارتباط با بدنه اجتماعی خود چه اقداماتی را باید در دستور کار قرار میداد؟
گذشتهها گذشته است؛ من توصیههای زیادی به دولت داشتم اما انجام نشد.من از تقدم حل نزاعهای منطقهای سخن گفتم و بحث سفر به عربستان را مطرح کردم اما مآلا سیاست منطقهای اولویت چندانی پیدا نکرد. با آغاز دولت دوازدهم، من پیشنهاداتی را برای آقای جهانگیری ارسال و بعدها آنها را در قالب یک مقاله بهصورت عمومی منتشر کردم اما باز هم تحولی انجام نشد. ولی فراموش نکنید؛ آقای روحانی وعدههایی داد که میدانست در توانش نیست و با کمیت رأی حل نمیشود. یعنی مسائلی به چانهزنی مربوط میشد اما ایشان سعی کرد آنها را به حوزه بوروکراسی بکشاند که در آنجا قابل حل نبود.
رئیسجمهوری چندین بار به اتفاقات دیماه سال 96 اشاره کرده و آن را زمینهساز بسیاری از مشکلات کشور دانسته است. مشخصا اینکه آمریکاییها با استناد به اعتراضات سراسری در آن سال برای پیگیری سیاست تهاجمی علیه ایران راسختر شدند. شما چنین نظری را چقدر با واقعیات منطبق میدانید. آیا مانور قدرت تندروهای داخلی با منویات تندروهای خارجی در یک مسیر قرار گرفته است؟
سیاستورزی محافظهکارانه حد و حدودی دارد. رئیسجمهور اطلاع کامل دارد که اعتراضات دیماه را چه کسانی کلید زدند و به آمریکا پاس گل دادند اما فقط از گل میگوید و پاسور را نادیده میگیرد او باید بهصراحت اعلام کند.تندروهای داخلی گمان کردند جریانی را علیه دولت راه میاندازند و با نیروهایشان میتوانند دولت را زمینگیر کنند و بهعنوان نیروی جایگزین مطرح شوند، اوضاع را آرام کنند و اداره امور را به دست بگیرند. ولی برنامهشان ناموفق بود و آمریکا از ماجرا بهرهبرداری کرد. ببینید! آسیبپذیریها و تهدیدها دو روی یک سکهاند و الزاما ارتباط علی و منطقی با یکدیگر ندارند. وقتی نقاط آسیبپذیر پیدا شد، تهدید روی آن سوار میشود. مانند مردابی که شما ایجاد کردید اما بهمرور پشههای ناقل میکروب هم روی آن مینشینند. یک اقدام نابخردانه ممکن است پاس گلی به بیگانگان باشد.