عکس های اینستاگرام السا فیروز آذر و خانواده + بیوگرافی السا فیروز آذر
عکس های اینستاگرام السا فیروز آذر و خانواده + بیوگرافی السا فیروز آذر
عکس السا فیروز آذر السا و جک اینستاگرام السا فیروز آذر السا فیروز,عکس السا فیروز آذر و بهرام رادان السا فیروز آذر بهرام رادان السا فیروزآذر ( متولد 25 شهریور 1362 در تهران ) بازیگر و منشی صحنه سینما و تلویزیون ایران است.
بیوگرافی السا فیروز آذر
السا فیروزآذر متولد 25 شهریور 1362 در تهران است. وی فارغالتحصیل رشته معماری از دانشگاه آزاد است. وی بازی را از کودکی آغاز کرد و با فیلم «زن زیادی» ساخته تهمینه میلانی بازیگری را جدیتر دنبال کرد. السا فیروزآذر خواهر الناز فیروزآذر و خواهرزاده تهمینه میلانی کارگردان سینما است. السا فیروزآذر تنها 7 سال داشت
که اولین بازی خود را در فیلم افسانه آه 1369 آغاز کرد.بعد از آن در فیلمهای دیگه چه خبر؟! 1370، کاکادو 1371، زن زیادی 1383، تقاطع 1384، آتشبس 1384، میترسم پس دروغ میگویم 1384، نسکافه داغ داغ 1385، تسویه حساب 1386، سوپراستار 1386، مجنون لیلی 1386، ساعت سوخته 1386 و گروگان 1387 به ایفای نقش پرداخت.
فیلمشناسی السا فیروز آذر
سال فیلم کارگردان
1369 افسانه آه تهمینه میلانی
1370 دیگه چه خبر؟! تهمینه میلانی
1371 کاکادو تهمینه میلانی
1383 زن زیادی تهمینه میلانی
1384 تقاطع ابوالحسن داودی
1384 آتشبس تهمینه میلانی
1385 نسکافه داغ داغ علی قوی تن
1386 تسویه حساب تهمینه میلانی
1386 مجنون لیلی قاسم جعفری
1386 سوپر استار تهمینه میلانی
1389 یکی از ما دو نفر تهمینه میلانی
1389 چگونه میلیاردر شدم علی عبدالعلی زاده
مصاحبه با السا فیروز آذر
با توجه به اینکه شما خواهرزاده خانم میلانی هستید، مصاحبه را از فیلم جدید ایشان شروع میکنیم. استارت«شیر یا خط» را چه زمانی می زنند؟
نمی دانم ولی پروانه ساخت کار را گرفته اند.
بازیگر ها انتخاب شده اند؟
تا الان فقط با آقای فرخ نژاد صحبت هایی شده است وشاید هم من… فقط از این خبر دارم.
آیا در فیلمنامه هم مانند اسم خود فیلم تغییراتی ایجاد شده است؟
نه فکرنمی کنم محتوای فیلمنامه تغییری کرده باشد و تغییرات فقط در اسم بوده.
در شیر یا خط چه نقشی به شما پیشنهاد شده است وچقدر با نقش های قبلیتان تفاوت دارد؟
تفاوت زیادی هست. من در این فیلم نقش دختری به نام معصومه را بازی می کنم که فقیر بودن او و شرایط زندگی اش سبب به وجود آمدن کاراکتر عجیبی به نام مصی شده است. در واقع فرهنگ فقر را کاملا می توان در کاراکتر مصی دید.
نقش اصلی هستید؟
راستش را بخواهید نمی دانم چون دو نقش زن داریم و آن یکی هنوز مشخص نشده است.
علاقه دارید چه کسانی در کنار شما ایفای نقش کنند؟
برای من مهم کار کردن با این گروه بود. به نظر من اگر آقای فرخ نژاد قطعی بشوند خودش یک نقطه قوت است.
شما در یکی از ما دو نفر بسیار از رادان تعریف کردید و از بازی در کنار او راضی بودید. دوست دارید دوباره این موضوع تکرار شود؟
بله و هنوز هم تعریف می کنم.
چرا یکی از ما دو نفر مانند فیلم های گذشته میلانی با استقبال روبرو نشد؟
دلیلش بسیار مشخص است. برای اکران فقط 8 سالن به ما در تهران دادند. در شهرستان ها هم تقریبا سالن نداشتیم وسالن های داده شده هم بسیار کم ظرفیت حدود 50 تا 70 نفر گنجایش داشت. به نظر من خیلی ها اصلا متوجه نشدند که فیلم اکران شده است .
مسائلی وجود دارد که اجازه نمی دهد تبلیغ بیش از حد داشته باشیم، تلویزیون ورسانه ها هم که هیچ پشتیبانی نمی کنند و در ضمن برای خود فیلم تبلیغ بیش از حد به صرفه نبود. به نظر من دلیل اصلی دیده نشدن فیلم همین عدم اطلاع رسانی کافی بوده است.
یکی از ما دو نفر چقدر توانست تفکیک جنسیتی ومشکلات زنان را در جامعه نشان دهد و تاثیر گذار باشد؟
بحث این فیلم درباره اصول اخلاقی است و کلیشه شکنی می کند. کاراکتر دختر این فیلم (سارا) ارزش های اخلاقی اش گاهی متفاوت با عرف یا چیزهایی که در بچگی به ما یاد دادند بوده است.
سارا دختری است مدرن و امروزی که آداب معاشرت می داند وخوب می تواند با پسر ها ارتباط برقرار کند. از معاشرت با جنس مخالف خجالت نمی کشد ولی حد و حدود خودش را می داند وبرای خودش یک ارزش اخلاقی دارد که متعلق به خودش بوده و در هیچ کتابی نوشته نشده است.
این کاراکتر از تربیت درست می آید. به نظر من شخصیت پدر که همایون ارشادی بازی کرده بود ومقایسه شخصیت مانیا با این دختر در واقع مشخص کننده شخصیت سارا بود که چرا سارا و غیر سارا به وجود می آید.
چقدر توانستید با سارا ارتباط برقرار کنید؟
خیلی. چیزی که درباره سارا خیلی دوست داشتم، این بود که همیشه پیش خودم می گفتم دختر خوب همیشه کسی نیست که آفتاب مهتاب ندیده و خجالتی و خانه نشین باشد. بلکه دختری که داخل جامعه می رود یاد می گیرد که مسئول کارهای خود بوده و شاید نقطه مقابل کاراکتر دختران تسویه حساب باشد.
در این کاراکتر پدرش او را می فهمد به طوری که سارا خصوصی ترین مسائل خودش را به او می گوید. وقتی سارا با پسر ارتباط برقرار می کند به پدرش خبر می دهد و در جامعه ما خیلی کم یاب به نظر میرسد که دختری بشیند با پدرش درباره پسری که با او آشنا شده صحبت کند.
وقتی پدرتان از رابطه شما خبر داشته باشد، قطعا با آگاهی بیشتر و محکم تر می توانید پیش بروید و پدر هم خیالش راحت تر است. متاسفانه در جامعه ما این شخصیت و هویت نایاب یا بسیار نادر است.
تماشاگران اعتقاد دارند فیلم های خانم میلانی به سمت پایانی ابهام برانگیز می رود و باید هرکس پایان آن را با فهمیده های خود تصویر کند. شما چقدر به این موضوع اعتقاد دارید؟
فکر می کنم پایان یکی از ما دو نفر نامفهوم تمام نشد. من وقتی فیلمنامه را می خواندم فکر کردم این میتواند بهترین پایان برای آن باشد. چون اگر واقعیت جامعه را نگاه کنیم
این دو صد درصد به هم نمی رسند ونمی شود سارا و بابک را با هم جمع بست. سارا برای بابک ناز نمی کرد و در عین حال به بابک علاقه داشت. از این حقیقت آگاه بود که بابک طوری دیگر بار آمده است و قادر است به او آسیب برساند.
اگر ما تمام اتفاقات فیلم را در کنار هم بچینیم، متوجه می شویم که دختر چقدر به این فرد علاقه دارد. ولی در آخر باز برای ارزش های خود می ایستد واین نشان دهنده باز نبودن پایان قصه است .
در این فیلم خانم میلانی خلاف عادت عمل کردند و زنان را قدرتمند نشان دادند. درک این مسئله کمی برای مردم سخت بود. نظر شما چیست؟
من با شما موافق نیستم. به نظر من این فیلم و محتوای آن برای هم نسل های من مفهوم خیلی ارزشمندی داشت. چیزی که امروز به اشتباه به آن ارتباط دختر و پسر می گویند نداشتن همین ارزش های اخلاقی است.
در رابطه های امروزی دختر و پسر در فکر زرنگ بازی هستند و می خواهند به نفر مقابل بگویند من قوی ترم یا چه کسی بیشتر می تواند طرف مقابلش را دور بزند. متاسفانه بعضی از ما غرورمان را از یاد برده ایم. ارزش کمی برای خود قائلیم و این از ضعف ماست. اگر مردم به این دلیل با فیلم ارتباط برقرار نکرده اند، شاید لازم است بیشتر از این فیلم ها ساخته شود.
چرا خانم میلانی در ابتدا اعلام کردند در جشنواره پارسال حاضر نمی شوند ولی در گذر زمان پشیمان شدند؟
جریان چیز دیگری است. قرار بود مهر پارسال و قبل از جشنواره این فیلم اکران شود ولی پروانه نمایش در صورتی داده می شد که فیلم را در جشنواره نمایش میدادند. خانم میلانی مخالفت کردند و دلیل مخالفت ایشان هم اتفاقاتی بود که هر سال در جشنواره ی فجر شاهد آن هستیم.
این بار دوست نداشتند در جشنواره شرکت کنند. تهیه کننده فیلم اجازه شرکت در جشنواره را دادند که متاسفانه مسئولین جشنواره، فیلم را در بخش نگاه ویژه گذاشتند.
قرار گرفتن یکی از ما دو نفر در بخش نگاه ویژه تعجب بسیاری را به همراه داشت.
به نظر من بد نیست نگاهی به جشنواره بکنیم. کارگردانی که 20سال سابقه کار دارد و چند فیلمش جزو پرفروش ترین آثار بوده، آیا واقعا حق او این است در بخش ویژه قرار بگیرد؟
به نظر من کمی باید به داورها و کسانی که این بخش ها را اضافه می کنند و معیارهای آنها برای انتخاب دقت کنیم.
شما اگر خودتان جزو داور ها بودید از این فیلم کسی را انتخاب می کردید؟
من به دلیل بازی در فیلم نمی توانم نظری بدهم، ولی می توانم بگویم در این فیلم تفاوت بازی بهرام رادان با دیگران را به وضوح میدیدم که مثلا چه تاثیر و انرژی در من می گذاشت.
یعنی اینقدر حرفه ای بود که من وقتی به خانه می رفتم هم به طور مرتب تمرین می کردم که نکند فردا تفاوت ما زیاد دیده شود .حضور همچون رادان ها در یک گروه تمام بازیگران را برای بهتر شدن تشویق می کند.
راستش را بخواهید اگر من داور بودم صددرصد رادان را انتخاب می کردم، و صد البته به فیلمنامه یکی از ما دو نفر که از شناخت کامل خانم میلانی و تسلط ایشان بر قصه حکایت می کرد، جایزه می دادم. ضمن اینکه نقش اول زن را به خانم ساره بیات هدا میکردم.
شما شیوه ومعیار انتخاب های جشنواره را قبول دارید؟
متاسفانه معیار جشنواره ما این است که هر کسی بهتر گریه کند و غمگین تر باشد جایزه می گیرد. اکت کردن یا جاهایی که شما جیغ می زنید و گریه می کنید تقریبا راحت ترین قسمت بازی است نه سخترین که بخواهند از روی آن بهترین را انتخاب کنند.
به نظر من سخت ترین مرحله بازی قسمتی است که شما ریکشن می دهید. مثلا گاهی اصلا نمی دانید باید چه عکس العملی نشان دهید. این قسمت ها که شما باید تصمیم گیری کنید میتواند مهمترین قسمت بازی باشد نه قسمت گریه وزاری.
شما چقدر جشنواره را مقبول می دانید؟
بسیار کم. متاسفانه کسی به صراحت از جشنواره انتقاد نمی کند. اگر هدف ما کمک به سینماست حتما باید این مسائل را مطرح کنیم. شما در سینما برخی کارگردانان را می بینید که اصلا صلاحیت ندارند و جوان هایی که انگیزه و استعداد این کار را دارند پشت در ماندهاند.
طرفداران سینما می دانند در جشنواره حق رعایت نمی شود و مراسمی نیست که باعث تشویق جوانان وفیلمسازان شود. این مسئله اصلا به نفع سینمای کشور نیست. به همین دلیل مخاطب سینما کم شده و تماشاچی ها بسیار دلسردند.
شما چقدر به آقازاده پروری در سینما اعتقاد دارید و چقدر این مورد به خود شما کمک کرده است؟
برای ورود به سینما کار بسیار سخت است و شاید به جز پارتی و سرمایه گذاری راهی برای ورود به آن نباشد. تازه مشخص نیست بتوانی بمانی با خیر. البته بستگی به این دارد شما با چه کسی کار کنی . من در سنی که وارد سینما شدم ( 4 یا 5 سالگی) توانایی تشخیص کامل علائقم را نداشتم.
در 18 سالگی نقش صبا در زن زیادی به من پیشنهاد شد که من خیلی خوشم آمد و از آن به بعد واقعا جدی این کار را دنبال کردم. دراین 9 سال من سعی کردم فیلمنامه های بد را انتخاب نکنم، جز یک بار که آن هم نتیجه اش با آنچه من تصور می کردم متفاوت از آب درآمد.
بیشتر از آن که بازی کنم صبر کرده ام. چندین بار به این فکر افتادم که خودم نقش هایی را برای خودم بنویسم و بازی کنم چون وقتی فیلمنامه ها را می خواندم می دیدم با اینکه نقش اول زن است، ولی اگر نقش زن حذف شود هیچ اتقاقی در فیلم نمی افتد. انگار نه انگار که نقش اول زن بوده.
در این نوع فیلمنامه ها حادثه بر اساس کاراکتر ها رخ نمی دهد بلکه از بیرون بوجود می آید. این در حالی است که در یک فیلمنامه خوب شخصیت ها حوادث را به وجود می آورند. تا امروز دو فیلم نامه نوشتم که به زودی ساخته خواهد شد. نام یکی از آنها «وقتی مستی پرید» است و دیگری «یک روز خوش زمستانی».
پس با این اوصاف ورود به سینما بدون پارتی امکان پذیر نیست.
نمیتوان صد در صد گفت، ولی در خیلی مواقع اینگونه است. در فیلم هایی که دستیار کارگردان بودم و کارگردانان هم اکثرا مرد بودند، برایم بسیار جای تعجب داشت که معیار انتخاب آنها برای بازیگر سلیقه و نیاز خودشان بود نه نیاز نقش وفیلم. وقتی معیار انتخاب این باشد، کسی که علاقه دارد اما پارتی ندارد یا برای کاراکتر خود ارزش قائل است پشت در می ماند. البته من پرس و جو کرده ام، می گویند در هالیوود هم این مسائل وجود دارد.
جای تاسف دارد وقتی کسی بازیگر انتخاب می کند برایش مهم نباشد نفر مقابل چقدر به حرفه اش علاقه دارد و چه اندازه به کاراکتر نزدیک است، بلکه بعضی کارگردانان و یا دستیارانشان پیش خود می گویند آیا بعدا این خانم دوست دختر من می شود یا خیر.
پس شما هم با حرف های سلحشور موافق هستید؟
خیر من با حرف های ایشان موافق نیستم. اول بخاطر لحن و طرز بیانشان و بعد از آن بخاطر اینکه ایشان زنان بازیگر را به این فساد متهم کردند در حالی که من دارم از تمام عوامل حرف می زنم. اتفاقا تجربه نشان داده خانمی که با این شرایط وارد سینما شود بیشتر از یک یا دو فیلم دوام نمی آورد. این مسئاله به هیچ وجه شامل بازیگران خانم خوب کشورمان نمی شود.
آقای سلحشور خانم آنجلینا جولی را مورد خطاب خود قرار دادند، در حالی که فرهنگ هالیوود کاملا با ما متفاوت است. به نظر من مو، نوع لباس ها و حتی هیکل و بدن ایشان بی نظیر بوده و این ارتباطی به فساد ندارد. جناب سلحشور از این جریانات بی خبر هستند و کاملا از فرهنگ آنها بی اطلاع اند.
به عنوان حسن ختام گفتگو اگر به شما پیشنهاد بازی در هالیوود شود آن را می پذیرید یا جواب منفی می دهید؟
راستش را بخواهید الان نمیتوان جواب داد، چون ممکن است پیشنهاد مالی بالایی بدهند که آدم را وسوسه کند، ولی مشکل اساسی که در این باره وجود دارد بحث تنهایی و غربت است که من را خیلی اذیت می کند. من دو ماه در انگلستان زندگی کردم، اما پس از همین مدت واقعا احساس تنهایی داشتم و گفتم هر چه اینجا هست را نمی خواهم و برگشتم. قطعا شما این را با هیچ موقعیتی نمی توانی جبران کنی. شاید خیلی افراد بتوانند دوام بیاورند، ولی برای من بسیار سخت بوده و کلا کار در ایران را ترجیح میدهم.
**
* از چه زمانی به بازیگری علاقه مند شدید؟
از دوران کودکی به سینما علاقه مند بودم. در دوران تحصیلم از ابتدایی تا دبیرستان نیز معلمان و دوستانم تشویقم می کردند که بازیگر شوم. البته وجود خانم تهمینه میلانی (خاله ام) در خانواده و موفقیت ایشان در زندگی شخصی و کاریشان، الگوی خوبی برایم بود.
همیشه دلم می خواهد مانند ایشان موفق باشم. همیشه به مقوله سینما با خوش بینی نگاه کرده ام. در سن 19 سالگی سال اول دانشگاه خانم میلانی در فیلم (زن زیادی) نقشی را برای من در نظر گرفت. نقشی که خارج از انتظارم بود و آن قدر ذوق زده شده بودم که شب ها خوابم نمی برد.
* زن زیادی فیلم آموزنده و اجتماعی بود که شما در کنار امین حیایی بازی کردید. از این تجربه برایمان بگویید؟
این فیلم تجربه اولم بود و تمام بازیگران و گروه حرفه ای بودند. آقای امین حیایی در درک نقش کمک زیادی کرد به خصوص در سکانس های آخر فیلم که سخت ترین سکانس هایی بود که بازی کردم. امین حیایی پلان به پلان برایم وقت می گذاشت و زحمت زیادی کشید. البته کمک های آقای پارسا پیروزفر هم که حکم استادی برای من دارد نیز در موفقیتم بسیار مؤثر بود.
* از هم بازی شدن با باران کوثری در فیلم تقاطع و این پروژه پر بازیگر توضیحاتی دهید.
در فیلم تقاطع با باران کوثری هم بازی بودم. وی بازیگری حرفه ای و با اخلاق است. این فیلم دومین کار سینمایی ام بود و رابطه خوبی با هم داشتیم. ابتدا تصور می کردم بازی با بازیگری هم سن خودم سخت است و احساس رقابت به وجود می آید اما این اتفاق نیفتاد و از این که خانم کوثری در بازیگری بسیار موفق اند خوشحال هستم، چرا که او انسانی خوش قلب و با معرفت است. ناگفته نماند که در آن فیلم هم بیشتر بازیگران حرفه ای بودند. در این فیلم از آقای بهرام رادان هم درس های زیادی آموختم. رادان نه تنها بازیگر فوق العاده ای است بلکه اخلاق بسیار خوب و حرفه ای دارد.
* شما در فیلم سینمایی نسکافه داغ داغ علی قوی تن در کنار زنده یاد خسرو شکیبایی کار کردید. از تجربه همکاری در این فیلم برایمان صحبت کنید.
در نسکافه داغ داغ افتخار همکاری با زنده یاد شکیبایی را داشتم البته روزهایی که بازی من تصویر برداری می شد با روزهای بازی ایشان یکی نبود ولی گاهی اوقات در پیش تولید و دور خوانی وی را می دیدم.زنده یاد شکیبایی بازیگر باهوش با ایده های فوق العاده هوشمندانه ای بود. اخلاق خوب زنده یاد خسرو شکیبایی یکی از صفات نیکش بود. همان طور که اکنون به شما پاسخ سوالاتتان را می دهم و خاطرات فیلم هایی را که بازی کرده ام مرور می کنم احساسم می گوید که خیلی خوش شانس هستم زیرا بازی در هر فیلم نتیجه ای خوبی برای من داشت که خیلی فراتر از یک کار موفق بوده است.
* در فیلم تسویه حساب تعداد زیادی بازیگر زن بازی می کنند و فیلمی زنانه است، درباره داستان این فیلم توضیح دهید.
تسویه حساب فیلمی بسیار جذاب با کارگردانی تهمینه میلانی بهترین پروژه ای بود که در آن بودم و این کار را از دیگر فیلم هایم بیشتر دوست دارم. به جز من 3 بازیگر اصلی خانم ها مهناز افشار، لادن مستوفی، بهاره افشاری در این فیلم بازی کردند. بازیگران مرد تسویه حساب نیز آقایان اکبر عبدی، سیاوش تهمورث، حامد بهداد، مهدی فقیه، احمد مهرانفر، غلامحسین لطفی بودند. این فیلم ماجرای 4 زن زندانی است که به دلیل شرایط نامساعد جامعه و خانواده هایشان کارهای خلاف می کنند. نقشه می کشند که درآمدی به دست آورند و از طرفی به مردان متأهلی که به همسران خود خیانت می کنند، درس عبرت بدهند.
* از ویژگی های نقش خود در فیلم سوپر استار توضیح کوتاهی دهید.
در فیلم سوپر استار که فیلمی پر بازیگر بود نقش دوست شخصیت اصلی فیلم شهاب حسینی را بازی کردم. این دختر، دختری نقاش و روشنفکر است.
* شما در فیلم سوپر استار تهمینه میلانی دستیار دوم کارگردان بودید چگونه تجربه ای بود؟
فیلم سوپر استار چندمین فیلمی است که دستیار کارگردان بودم. در واقع اولین تجربه دستیار کارگردانی ام در فیلم آتش بس بود. بعد از آن غیر از بازیگری در سینما دستیار کارگردان و منشی صحنه هم بوده ام.
* دوست دارید کارگردان شوید؟
بله، علاقه اصلی من به کارگردانی است. کارگردان شدن نوعی مدیریت است؛ در یک کار گروهی اثری را خلق می کنیم که بر جامعه تأثیر گذار است. امیدوارم روزی کارگردان شوم و فیلم های اثرگذاری را تولید کنم. تاکنون برای رشد فرهنگ و شناخت جامعه خود 3 فیلم کوتاه با نام های شوخی سال 1385 و تخت جمشید سال 1386 فیلم های مستند و فیلم داستانی گفتم نه که نه سال 1387 را ساخته ام.
* شما در چند پروژه سینمایی تهمینه میلانی بازی کردید، از همکاری با ایشان برایمان بگویید؟
زمانی که 9 ساله بودم در فیلم کاکادو خانم میلانی بازی کردم و سپس به ترتیب در 19 سالگی (فیلم زن زیادی)، 21 سالگی (آتش بس)، 23 سالگی (تسویه حساب) و 24 سالگی (سوپر استار) با ایشان همکاری کردم. البته در آتش بس و سوپر استار علاوه بر بازی، دستیار کارگردان هم بودم. بازی در هر پروژه خانم میلانی برایم تجربه های زیادی به همراه داشت و به مانند دانشگاهی به شمار می آمد و کلی تجربه در زمینه کارگردانی کسب کردم. کارگردانی حرفه ای سخت و جذاب است و مدیریت، اخلاق، تلاش، زحمت، هوش و نکته سنجی از خصایص مهم یک کارگردان خوب است که کارگردانانی هم چون خانم میلانی یا دیگر کارگردانانی که موفق هستند این ویژگی ها را دارد.
* خانم میلانی چگونه کارگردانی است؟
خانم میلانی کارگردانی بسیار صبور، جدی، روان شناس، جامعه شناس، محکم، با معلومات بالا، بااحساس، باهوش و توانمند است.
* مجنون لیلی فیلمی اپیزود یک بود که شما در یکی از اپیزودهای آن در کنار یوسف تیموری ایفای نقش کردید. از نحوه همکاری و دعوت به کارتان در این پروژه صحبت کنید.
فیلم مجنون لیلی را دوست داشتم. کاری متفاوت بود. فیلمی اپیزود یک که بازی بازیگرهای مختلف را در اپیزودهای مختلف می دیدیم و در ذهن تماشاگر نوعی مقایسه را ایجاد می کرد. بعد از اکران این فیلم بیشتر تماشاگران از اپیزود حامد بهداد تعریف می کردند و اپیزودی که من در آن ایفای نقش کردم نیز برای آنان خوشایند و مورد قبول بود.در این فیلم با توجه به راهنمایی های آقای قاسم جعفری قرار بر این شد که داستان کاملا غیر واقعی شبیه داستان های خیالی باشد و من و آقای تیموری نقش دختر فقیر و پسر پولدار را بازی کنیم یا برعکس به شیوه ای نو بیان شود. شیوه ای که مخاطب را آزار ندهد و غیر واقعی دیده نشود. ما نیز شخصیت های ارغوان و داریوش را به صورت ظریف و تقریبا طنز بازی کردیم.
* چه فیلم های سینمایی یا تلویزیونی آماده نمایش دارید؟
در 2 فیلم تلویزیونی ایفای نقش کردم که یکی از آن ها به نام گروگان به کارگردانی محمد علی آهنج و تهیه کنندگی آقای عباسی پخش شد. در فیلمی تلویزیونی با نام ساعت سوخته نیز بازی کردم که این فیلم متأسفانه از رسانه ملی پخش نشد و فقط سی دی آن در مؤسسه رسانه های تصویری موجود است.
السا فيروزآذر متولد سال 1362 بازيگر و منشي صحنه در سينما است. او خواهرزاده تهمينه ميلاني كارگردان سينما است و با بازي در فيلم «افسانه آه» وارد عرصه بازيگري شد. در كارنامه كاري او فيلمهاي ديگري مانند كاكادو، زن زيادي، تقاطع، آتش بس، ميترسم پس دروغ ميگويم، نسكافه داغ داغ، تسويه حساب، سوپر استار، مجنون ليلي، ساعت سوخته و گروگان ديده مي شود.
فيروزآذر درباره بدترين حادثه زندگياش ميگويد:«تلفن دستي ام زنگ خورد، يكي از كارگردانان نيما خبر داد فيلم كوتاهي را كه من سال قبل به نام «شوخي» ساختهام فيلم خوبي است، من آدم با استعدادي هستم و ميتوانم هنگام ساخت فيلم او دستيارش باشم… »فيروزآذر ادامه داد: «بسيار خوشحال شدم و قرار را براي عصر همان روز در دفتر يكي از دوستان من گذاشتيم، موقع خداحافظي تاكيد كرد كه وقت و خوش قولي برايش خيلي مهم است، من هم از اين اخلاق خوشم ميآمد زيرا من هم بسيار خوش قول هستم….»
او تصريح كرد: «زمستان سال گذشته بود، روزهاي آخر سال، هوا بدجوري سرد شده بود و زمين سرسرهاي براي ماشينها، 2 ساعت زودتر زنگ زدم آژانس اجاره كردم، نميخواستم ماشين خودم را ببرم و براي پيدا كردن جاي پارك كلي معطل شوم…. اما عقربهها ميگذشتند و خبري از ماشين نشد، زنگ زدم آژانس، كلي عذرخواهي كرد كه ماشين من هنوز از سرويس قبلي برنگشته است!»
فيروزآذر ادامه ميدهد: «عزمم را جزم كردم و تصميم گرفتم با ماشيم خودم بروم و سوار شدم و نزديك دفتر كه شدم خدا را شكر كردم كه خيابانها خلوت بود و…. هنوز در اين فكر بودم كه صداي ترمز شديدي شنيدم و بعد صداي برخورد و ديگري چيزي يادم نميآيد…» فيروزآذر گفت:«چشمم را كه باز كردم اولين چيزي را كه ديدم ساعت روي ديوار بود، 5 ساعت از وقت قرار گذشته بود، 17 ميس كال و يك پيامك داشتم از همان فردي كه قرار بود او را ببينم، نوشته بود خداحافظ، گاهي بدقولي هزينه سنگيني دارد!»
بازيگر نسبتا پركار سينما اضافه ميكند: «كاملا گيج بودم، پرستاري كه توي اتاقم بود ادعا كرد زير پل پارك وي، ماشيني از پشت به ماشين من زده است و به دليل فشار زياد، من مدت مديدي بيهوش بودم… اين تصادف ساده باعث شد شانس بزرگي را از دست بدهم، امروز زياد ناراحت نيستم اما هنوز هم وقتي صداي ترمز ماشيني را ميشنوم، ياد آن اتفاق تلخ ميافتم… ميگفتند راننده مقصر است. حين رانندگي، زيرصندلي دنبال گوشي موبايلش ميگشته براي همين، من را نديده است و با من تصادف كرده است.»
عکس های السا فیروز آذر , بیوگرافی السا فیروز آذر ,اینستاگرام بازیگر زن السا فیروز آذر
عکس های السا فیروز آذر , بیوگرافی السا فیروز آذر ,اینستاگرام بازیگر زن السا فیروز آذر
عکس های السا فیروز آذر , بیوگرافی السا فیروز آذر ,اینستاگرام بازیگر زن السا فیروز آذر
عکس های السا فیروز آذر , بیوگرافی السا فیروز آذر ,اینستاگرام بازیگر زن السا فیروز آذر
نظرات بسته شده است.