برخی قوانین باعث سالمندآزاری میشود
این روانشناس فقدان اعتماد بهنفس، نگرشهای منفی نسبت به زندگی را از جمله عوامل بروز سالمندآزاری دانست و اظهارکرد: زمانی که برخی بزرگسالان در محاورههای خود از واژههایی مانند فرزانگان برای سالمندان استفاده میکنند، طبیعتا بعضی کودکان و نوجوانان نیز بهطور ناخواسته اقدام به تحقیر سالمندان میکنند. حال آنکه براساس تحقیقات انجام شده، سالمندان در بسیاری از مواقع تحقیرها و آسیبهای جسمانی که از سوی دیگران متحمل میشوند را مطرح نمیکنند، چراکه احساس میکنند شاید حمایتهای کوچک را نیز از دست بدهند.
وی در ادامه ضمن انتقاد نسبت به عدم حمایتها و سیاستگذاریهای دولت تاکید کرد: دولت باید هرچه زودتر چارهای برای سالمندان بیندیشد. در مملکت ما دوران سالمندی به عنوان مرحله آخر زندگی تعریف شده است، یعنی جایگاهی که در آن سالمندان باید مرحله آخر زندگی خود را سپری کنند، این درحالیست که در کشورهای دیگر تعریف صحیحی از سالمندی وجود دارد و حتی از این قشر برای تربیت فرزندان استفاده میشود، بهطوری که هم تجربه سالمندان در اختیار دیگران قرار میگیرد و هم سالمندان از شادی کودکان شاد و بهرهمند میشوند.بنابر اظهارات این روانشناس، در حال حاضر در سرای سالمندان قوانین نانوشته زیادی داریم و قوانینی نیز وجود دارد که باعث سالمندآزاری میشود. بهطور مثال در قوانین ما هنوز بحث مالی بهدرستی تعریف نشده است، یعنی اغلب بزرگسالان به دنبال تقسیم ارث هستند.فلاطونی در ادامه یکی از ابعاد سالمندآزاری را ابعاد مالی و تاکید فرزندان بر تقسیم ارث و میراث دانست و بر لزوم تغییر قوانین مربوط به سالمندان تاکید کرد.
وی افزود: عموما بسیاری از سالمندان مرفه مورد آزار مالی قرار میگیرند و به محض غفلت از خود و اموالشان فرزندان آنها اقدام به مصادره اموال آنها میکنند. به طور مثال میبینیم که بسیاری از آنان در ابعاد مالی مورد سوء استفاده قرار میگیرند، ممکن است کارت پولشان توسط فرزندانشان برداشته شود یا فرزندان به طور پنهانی و حتی از سر اجبار از آنان امضا بگیرند و متوجه نباشند که والدینشان متوجه کلاهبرداری آنها میشود.این روانشناس در ادامه سرزنش کردن، کتک زدن، تهدید و تحقیر کردن را از جمله ابعاد سالمندآزاری ذکر و اظهارکرد: سالمندآزاری موجب کاهش اعتماد بهنفس، انزوا و بیمیلی نسبت به زندگی در آنان میشود. گاهی اوقات بیان کلماتی همچون “تو چرا من را به دنیا آوردی”، “این همه بچه میخواستی چه کار؟”، “تو باعث شدی من به این وضع بیفتم” و… از سوی فرزندان، سالمندان را در وضعیت روحی نامناسبی قرار میدهد این درحالیست که آنان در این دوران نیازمند توجه و محبت هستند.
فلاطونی در ادامه به سالمندآزاری اجتماعی اشاره کرد و گفت: در صورتی که سالمندان از دوستان و آشنایان خود فاصله بگیرند و از دیدار با دوستانشان محروم شوند، احساس بیارزشی، حقارت، در خود فرو رفتگی، ناراحتی و اضطراب در آنان پدیدار میشود و از آن جایی که اضطراب، استرس و افسردگی موجب پایین آمدن سیستم ایمنی بدن میشود، در این حالت در حرکات بدنی، تنفس و… نیز دچار مشکل میشوند و در زمانی که از نظر جسمانی افت کنند دچار بیاختیاری در دفع مدفوع و ادرار خود میشوند، درنتیجه عفونت در آنان افزایش مییابد و ممکن است دچار مشکلات بیشتری شوند. لذا افرادی که تصور میکنند با اذیت و آزار سالمندان عقدههای درونی خود را خالی میکنند باید بدانند که با برخورد نامناسب با سالمندان مشکلات خود و سالمند را افزایش میدهند.
وی درباره نحوه برخورد با سالمندان توضیحاتی ارائه و اظهارکرد: در علم روانشناسی گفته شده است که هنگام تصمیمگیری حتی اگر قرار است به نظر سالمندان اهمیت داده نشود باز هم از آنان نظرشان را بخواهیم زیرا ممکن است در دیدگاههای آنان تجارب پنهانی وجود داشته باشد. از سوی دیگر با نظر خواستن از آنان به سالمندان شوق زندگی هدیه میدهیم.این روانشناس در پایان گفت: در جامعه امروز که همه دچار مشکلات مختلفی هستند نمیتوان انتظار داشت که همه افراد با یکدیگر مهربان باشند اما همه موظف هستند به سالمندان احترام بگذارند البته اگر در قانون برای سالمندان جایگاهی در نظر گرفته میشد و از نظر سرای سالمندان با مشکل مواجه نبودیم احترام و عزت سالمندان نیز حفظ خواهد شد. یادمان باشد که سالمندان به دوران جوانی بازنمیگردند اما ما به دوران سالمندی خواهیم رسید.