روزجهانی کودک؛بچهها زیردست وپای شهر
پر جنب و جوشی، توجهات کوتاه و مقطعی، ناتوانی و عدم قدرت تجزیه و تحلیل مسائل سنگین، از جمله ویژگیهای کودکان بین 1 تا 2 سال، دارا بودن حس همکاری و مالکیت، تسلط به حالات احساسی و فیزیکی، خیالپردازی، شناسایی رنگها، قدرت ترسیم خطوط، قدرت استدلال، حساسیت، ستیزهجویی، اعتمادبهنفس و فعالبودن از ویژگیهای کودکان بین 3 تا 4 سال، آرامش، جدیت، واقعگرایی، تفکر، مصممبودن در انجام کار، مطیعبودن، انعطافپذیری، عصبانیت و اضطراب، پافشاری در امور و کندبودن اما هدفمندی از جمله ویژگیهای کودکان 5 تا6 سال و دقت، خستگیناپذیری، تحلیلگری، آگاهی به وظایف، منظمبودن، تسلط، داشتن تفاهم با دیگران، مسئولیتپذیری، سرعت عمل در کارها، آمادگی در انجام امور، علاقهداشتن به بحث، تمایل به کسب تجربیات جدید، مشارکتپذیری و دارا بودن قدرت ترسیم مناظر از ویژگیهای کودکان بین 7 تا 8 سال است. اما در طراحی فضای شهری و جامعه تا چه اندازه به این ویژگیهای کودکان توجه میشود؟برخی مدیران، معماران و طراحان شهری دانسته یا نادانسته، شهر را برای برآوردن نیازهای روزمره بزرگسالان ساخته و آماده میکنند، غافل از آنکه کودکان جایگاه مناسبی در طراحی فضاهای شهری ندارند. هر اندازه که شهرنشینی بیشتر، شهر برای کودکان غیرقابل دسترستر میشود. خانوادهها نیز با آگاهی از خطرناک بودن محیط شهری، سعی میکنند کودکان خود را در اماکن حفاظتشده نگهداری کنند و کودکان در همان مدتزمان کمی که در محیط شهر قرار میگیرند از حداقل امکانات برخوردار هستند.
حتی فضای موزهها هم برای کودکان همسازی نشده است
نتایج حاصل از یک مطالعه میدانی بین کودکان محله نظامیه تهران که مبتنی بر نقاشی و مصاحبه غیررسمی انجام و با روش بداههسازی تحلیل شد، نشان داد که عمدهترین معیارهای کودکان برای فضاهای شهری مطلوب که عواملی چون «فضای سبز کافی و حضور طبیعت»، «هوای پاک»، «امنیت» و «سرزندگی» را در بر میگیرند، نه تنها مواردی متفاوت و خارج از انتظار نیست بلکه کودکان به دلیل روحیه لطیف و صادقانه، به لزوم ارتباط هرچه بیشتر با طبیعت و انسانمداری در فضاهای شهری تاکید کرده و دیدگاههای آنان تا حد بسیار زیادی همسو و تأییدکننده معیارهای مطرحشده از سوی صاحبنظران است.مادرها و پدرهای بسیاری از کودکان نظرات خودشان درباره کمبود فضاهای عمومی و شهری و مشکلات موجود در این زمینه را با ایسنا به اشتراک گذاشتهاند:
– تو اتوبوس که کالسکهی بچه بردن ممنوع شده، پلهای هوایی هم آسانسور برای بردن کالسکه ندارن. برعکس کشورهای دیگه که همه با وسیله نقلیه عمومی همه جای شهر رو میتونن رفت و آمد کنن. توی توالتهای عمومی هم جا واسه عوض کردن پوشک بچه خیلی کمه.
– محله ما امکانات تفریحی نداره. بچهها میرن سگبازی.
– اینکه بیشتر رستورانا و کافهها صندلی کودک واسه نوپا و کودک ندارن خیلی بده. وقتی بچهها صندلی ندارن طبعا بیتابی بیشتری میکنن و باعث آزار و اذیت پدر و مادر و بقیه کسانی میشن که تو رستوران نشستن. از طرفی منوی ویژه کودکان به جعبههای عروسکی خلاصه میشه و در نهایت همون غذای بزرگسالا توی اندازه کوچیکتر با آبمیوه صنعتی سرو میشه.
– خیلی کم دیدم مطبها واسه بچهها وسایل و اتاق بازی و اینجور چیزا داشته باشن. اگه این امکانات باشه، خیال مادر هم تا رسیدن نوبتش راحتتره.
– تو بانکای کشورای دیگه وسایل بازی واسه بچهها هست.
– سینماهای ما اصلا صندلی ویژه کودک نداره. چند سال یه بار هم که فیلمی واسه کودک ساخته میشه، بچه باید روی صندلی وایسه تا بتونه پرده سینما رو ببینه.
– من یه بار بچهمو بردم موزه، حوصلهش سر رفته بود و همش میگفت پس کی میریم؟ بعد میگن بچه رو باید از همون اول با تاریخ و تمدن کشور آشنا کرد!
البته برخی از والدین هم نظر متفاوتتری دارند: «ما خونوادهها هنوز خودمون تو خونه درک درستی از خواستههای کودک نداریم. با خودخواهی حاضر نیستیم به خواستههای کودک فکر کنیم. خواستههای خودمون همیشه اولویت داره. پس چطوری انتظار داریم جامعه، خواستههای بچههای ما رو درک کنه؟ من خونه رو پر از مبل و دکوراسیون میکنم و به کودک دو سالهم میگم روی مبل جای پریدن نیست، به وسایل دست نزن و فکر میکنم دارم بچهمو تربیت میکنم. اگر منِ سرکوبگر فردا مسئول هم باشم به امکانات واسه کودکان اهمیت نمیدم. دولت کیه؟ من و امثال من. با همین روحیه جامعه رو ساختیم؛ بدون پارکای مجهز، بدون کتابخونه مخصوص کودکان و … . کودک زیر هفت سال نمیتونه وارد کتابخونه بشه چون همه میگن هیس. یا توی سطح شهر چندتا سرویس واقعا بهداشتی وجود داره که به بچه نگی دو ساعت خودتو نگه دار تا تو این ترافیک برسیم خونه؟ بخوای به جزئیات توجه کنی سرتا پای امکانات ناقصه. به جای شعار دادن باید از خودمون شروع کنیم که همه چی بهتر از اینی که هست بشه».اگر شما هم با کمبود فضاهای شهری برای کودکان روبهرو شدهاید، نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.