عکس های شخصی آلیسا کاچر و خانواده + بیوگرافی آلیسا کاچر
عکس های شخصی آلیسا کاچر و خانواده + بیوگرافی آلیسا کاچر
عکس آلیسا کاچر ویکی پدیا آلیسا کاچر اینستاگرام آلیسا کاچر و همسرش آلیسا کاچر بازیگر فیلم استرداد آلیسا کاچر عکس های آلیسا کاچر عکس های آلیسا کاچر آلیسا کاچر (به روسی: Алеса Михайловна Качер) (متولد 9 مه 1987، در مینسک در بلاروس)، بازیگر زن اهل روسیه است
بیوگرافی آلیسا کاچر
آلیسا کاچر دانشآموخته رشته سینما در مؤسسه سینمایی گراسیموف است، که در سال 2008 از این مؤسسه فارغالتحصیل شد. وی تا کنون در 15 اثر در کشورهای روسیه، اوکراین، بلاروس، آذربایجان و ایران ایفای نقش کرده است.
آلیسا کاچر در ایران در فیلم استرداد به کارگردانی علی غفاری به ایفای نقش پرداخت. وی بازی خوبی در این فیلم ایرانی داشت تا کارگردان بتواند بدون درگیر شدن با مسئله بی حجابی یک زن ایرانی پیش از انقلاب و استفاده از کلشیههایی چون کلاه و غیره یک شخصیت نزدیک به واقع در فیلم ارائه دهد.
وی در سال 2010 حرفه گویندگی را امتحان کرد و در برنامه موفق «من باد خواهم شد» توانست در عرصه رادیو و تلویزون نیز به شهرت برسد.آلیسا کاچر بازیگر زن اهل روسیه فیلم استرداد بازی خوبی در این فیلم ایرانی داشت تا کارگردان بتواند بدون درگیر شدن با مسئله بی حجابی یک زن ایرانی پیش از انقلاب و استفاده از کلشیه هایی چون کلاه و غیره یک شخصیت نزدیک به واقع در فیلم ارائه دهد
.
آلیسا کاچر روسی دانش آموخته سینماست و از سال 2008 با پایان تحصیلات دانشگاهی تا کنون نزدیک به 15 فیلم در روسیه و کشورهای منطقه از جمله ایران بازی کرده است.
یک گفتگو با آلیسا کاچر بازیگر زن روسی "استرداد" که این روزها تصویرش روی بیلبردها مشکل ساز شده، و خاطرات اش از گروه ایرانی و ماجرای جشن تولدش و همکاری با فرخ نژاد: «از کار با تهیه کننده و کارگردان ایرانی، راضی ام» شاید در نظر اول انتخاب یک بازیگر خارجی برای در نقش یک دختر ایرانی کاری اشتباه محسوب شود
یک گفتگو با آلیسا کاچر بازیگر زن روسی "استرداد" که این روزها تصویرش روی بیلبردها مشکل ساز شده، و خاطرات اش از گروه ایرانی و ماجرای جشن تولدش و همکاری با فرخ نژاد: «از کار با تهیه کننده و کارگردان ایرانی، راضی ام» شاید در نظر اول انتخاب یک بازیگر خارجی برای در نقش یک دختر ایرانی کاری اشتباه محسوب شود.
حضور آلیسا کاچر در فیلم «استرداد» نشان داد که اتفاقا برای به تصویر کشیدن دختران ایرانی در سال های قبل از انقلاب که حجاب مرسوم امروز را ندارند برای نزدیک شدن به واقعیات تمهید درست و به جایی بود.بازی روان و قابل قبول کاچر نه تنها شخصیت «غزال» را شبیه شخصیت های کاریکاتور گونه بسیاری از بازیگران خارجی سینمای ایران در سال های اخیر نکرد بلکه کاملا در خدمت فیلم بوده و به روند درام کار کمک زیادی کرده است.
کاچر نکات جالبی در خصوص کارنامه بازیگری اش، چگونگی انتخابش به عنوان بازیگر نقش غزال، برخورد عوامل ایرانی با او و شباهت های سینمای ایران و روسیه می گوید.البته به دلیل آشنا نبودن کاچر با محدودیت های فضای مطبوعات در ایران برخی صحبت های صریح و بی پرده این بازیگر جوان روسی در خصوص یک سری موضوعات قابلیت چاپ شدن نداشت و از گفتگویی که در ادامه می خوانید حذف شد.
کمی از فعالیت های بازیگریتان در روسیه بگویید.
من دانشگاه سینما را در سال 2008 تمام کردم و از همان آغاز در سینما مشغول به کار شدم. ظرف این پنج سال افتخار این را داشتم که در 15 فیلم سینمایی و مجموعه های تلویزیونی مختلف ایفای نقش کنم که در اکثر این کارها نقش اصلی را داشتم.علاوه بر سینمای روسیه در سینمای کشورهای دیگر مثل ایران، آذربایجان، بلاروس و اکراین نیز فعالیت داشته ام. اساتیدم به من یاد داده اند که پرکار باشم و بر اساس وجدان به ایفای نقش در فیلمها بپردازم.
هدف من تعداد نقش ها و فیلم ها در کارنامه ام نیست. هدف و انگیزۀ اصلی من در سینما این است که نقش هایم بهتر و واقعی تر باشند که مخاطبان و مردم نقشهایم را باور داشته باشند و هر چه بهتر و بیشتر به اصل و ماهیت قهرمان¬هایی که من نقش آنها را بازی می کنم پی ببرند. بنظر من اصل کیفیت است و کمیت در اولویت اصلی من نیست.فعالیت سینمایی من تا حالا با موفقیت های زیادی همراه بوده است. در ماه سپتامبر امسال در تمام سینماهای روسیه و بلاروس اکران فیلم سینمایی «12 ماه» (به کارگردانی الکساندر بارشاک) آغاز شده است. در این اثر من نقش اول و اصلی را بازی کردم. این اثر، داستان کمدی با عناصر فانتزی است.این پروژه سینمایی برای من افتخاری بود که در کنار بزرگترین و برجسته ترین بازیگران و هنرمندان درجه یک در عرصۀ سینما، ورزش و هنر موسیقی روسیه ایفای نقش نمایم و یک تجربۀ طلایی برای من بود.
معمولا در کشورهای صاحب سینما رسم بر این است که بازیگران از طریق آژانس های بازیگری به پروژه های مختلف دعوت می شوند شما چگونه به پروژه استرداد دعوت شدید؟
نمایندۀ شخصی ام مرا به پروژۀ «استرداد» دعوت کرده بود. من در جلسۀ انتخاب بازیگر شرکت کردم و درست مانند بسیاری از بازیگران دعوت شده، مورد ارزیابی قرار گرفتم. تعداد بازیگران حاضر در این جلسه بسیار زیاد بود.
در میان آنها ستاره ها و بازیگران بسیار مشهور و برجسته ای هم به چشم می خورد. در آن زمان من فیلم بلند سینمایی آذربایجانی به نام «هنرپیشه» (آکتریسا) (به کارگردانی راوشن ایساخ) را در کارنامه ام داشتم. در این اثر بنده نقش اصلی را بازی کردم. قهرمان اصلی اثر زنی با سرنوشت بسیار غم انگیز و تراژیک بود.برای بازی در این فیلم بنده 2 ماهه موفق شدم که زبان آذری را یاد بگیرم. من بخش هایی از این فیلم را برای آقایان علی غفاری و محسن علی اکبری نشان دادم. خوشبختانه نقش من در این فیلم رضایت همکاران ایرانی را جلب کرد و از من باردیگر برای انتخاب بازیگران دعوت به عمل آمد. در طول یک هفته ما هر روز با گریم ها و لباس های متفاوت مورد ارزیابی قرار می گرفتیم.
با کارگردان، بازیگران و همکارانمان به بحث و گفتگو می نشستیم، بخش هایی از فیلم را بصورت آزمایشی با حضور بازیگران انتخاب شده فیلمبرداری می کردند. سرانجام برای من نقش غزال پیشنهاد داده شد. همزمان با این پیشنهاد، من پیشنهادی نیز از یک فیلم سینمایی در روسیه دریافت کرده بودم که بازی در فیلم ایرانی را به آن نقش ترجیح دادم.
اولین دلیلی که باعث شد به حضور در استرداد علاقه مند شوید چه بود؟
«استرداد» درام تاریخی-جنگی است که عمدتاً بر اساس واقعیت های تاریخی ساخته شده است. من قبلاً نیز تجربۀ کار در پروژه های با موضوع مشابه را داشتم، به همین جهت خیلی زود جذب موضوع فیلم «استرداد» شدم. از فیلم نامه، سوژه، و از خود وقایع تاریخی آن زمان بسیار خوشم آمده بود
. شخصیتی که نقشش را در این فیلم بازی کردم، دختری به نام غزال بود که با درجه ستوانی در ارتش ایران خدمت می کرده است. از طرفی هم من تا آن زمان نقش نظامی را تجربه نکرده بودم. بنابراین بسیار علاقه مند بودم که خودم را در این نقش محک بزنم.یکی دیگر از مهمترین دلایل پذیرش این نقش از طرف من این بود که آن زمان سازندگان «استرداد» به ما وعده دادند که این فیلم برای شرکت و معرفی در بزرگترین و معتبرترین جشنواره های سینمایی جهان از قبیل جشنواره فیلم کن و اسکار ساخته می شود. متأسفانه حالا می بینم که این وعده ها با واقعیت مطابقت ندارند.
معمولا بازیگران برای بازی یک فیلم به حضور عوامل حرفه ای در پشت صحنه توجه زیادی می کنند، شما شناختی از تیم تولید استرداد یا سابقه کاری آن ها داشتید؟
برای من بیشتر از هر چیزی رابطۀ انسانی و شخصیت عوامل پشت صحنه بسیار مهم است. به نظر من احترام متقابل، پشتکار و تلاش، و وحدت در عوامل حرفه ای پشت صحنه بسیار نقش بسزایی دارد. هنگامی که ما را برای بازی در این فیلم انتخاب می کردند من به تمام عوامل این فیلم توجه زیادی داشتم. من متوجه شدم که کارگردان ما آقای علی غفاری، شخص بسیار محترمی است.همه نسبت به او احترام خاصی داشتند. همه برای او ارزش خاصی قائل می شدند و به او کاملاً اعتماد داشتند.من دریافتم که کار با چنین شخصی بسیار لذت بخش است. خودم هم دیدم که کارگردان نیز با احترام خاصی با دیگران رفتار می کند. او برای ساختن شاهکار هنری و سینمایی از هیچ چیزی دریغ نمی کرد.
می دیدم که تهیه کنندۀ محترم این فیلم یعنی آقای محسن علی اکبری چطور خالصانه به فکر همکاران و تمام عوامل پشت صحنه فیلم است. بازیگران ایرانی همکار ما را نیز بسیار حرفه ای دیدم. من می دانستم که در فیلمبرداری فیلم ما یعنی «استرداد» افراد سرشناسی حضور خواهند داشت که در ساخت فیلم برندۀ جایزۀ اسکار یعنی «جدایی نادر از سیمین» همکاری داشتند.به عنوان مثال می توان به حضور آقای محمود کلاری اشاره کرد که نام و شهرت جهانی دارند. کار کردن با عوامل پشت صحنه این فیلم برای من بسیار لذت بخش و افتخار بزرگی است.
با توجه به اینکه شما به زبان روسی صحبت می کنید نقش شما در استرداد توسط یکی از دوبلورهای حرفه ای ایرانی به زبان فارسی دوبله شده و مخاطب ایرانی صدا و حس شما را نمی شنود، از ابتدا از این موضوع باخبر بودید؟ ایا این موضوع شما را اذیت نمی کرد؟
البته که من از همان اول از این موضوع با خبر بودم. از همان اول به من گفته بودند که دوبلور حرف های ایرانی به جای من صحبت خواهد کرد. حتی اگر که من مسلط به زبان فارسی بشوم، در هر صورت لهجه خواهم داشت.اگر که غزال این اثر به زبان فارسی با لهجه خارجی صحبت کند، تصور کنید، این دیگر غزال ایرانی نیست، بلکه یک دختر خارجی به نام آلیسا کاچر خواهد بود که صرفاً زبان فارسی را یاد گرفته است.این باعث می شود که مخاطب نقش من را باور نکند. بنابراین این کاملاً طبیعی است که نقش من بایستی دوبله می شد. این مسئله به هیچ عنوان من را اذیت نمی کرد. اصالت رمز موفقیت در عرصۀ سینماست. با اینکه مخاطبان صدای من را در شخصیت غزال نمی شنوند، اما چشمان، صورت و دستهای من را می بینند.
غزال در این فیلم با حالت چهره من لبخند می زند و با اشک های من گریه می کند. من هنرمند و بازیگر هستم و به جز صدا از عناصر و فاکتورهای زیاد دیگری نیز برای بیان احساسات خویش بهره می گیرم.مخاطب ایرانی صدای خود من را نمی شنود، اما در هر حال او چهرۀ من را می بیند و من امیدوارم که او آنچه را که من تلاش کردم بیان کنم از چهره ام بخوبی درک کند.گاهی سکوت بسیار با معناتر از واژه ها و کلمات است. گاهی با یک نگاه می شود کسی را نابود کرد، و گاهی نیز یک لبخند می تواند زندگی ببخشد.
دستمزدی که برای حضور در استرداد گرفتید چقدر بوده؟ این مبلغی که دریافت کردید چقدر با دستمزد عادی بازیگران روسی برابر است؟
متأسفانه من در مورد میزان دستمزدم نمی توانم چیزی بگویم، چرا که طبق یکی از بندهای قرارداد بیان و اعلام میزان دستمزد کاملاً ممنوع است. اما می توانم بگویم که دستمزدی که من در ایران دریافت می کردم با دستمزد بازیگران عادی در روسیه تقریباً برابری می کرد. در حال حاضر در آمد من از بازیگر عادی بیشتر است.
استرداد تجربه ای بود که بتوانید بعدها از آن به عنوان یکی از آثار موفق کارنامه کاری خودتان نام ببرید؟
بی تردید فیلم «استرداد» را می توان بعنوان یکی از موفق ترین تجربه های من در کارنامۀ سینمایی ام قلمداد کرد. کار کردن در کنار برجسته ترین و بزرگترین هنرمندان و بازیگران سینمای ایران برای من تجربه ای بسیار با ارزش بوده است.و من از کارگردان و تهیه کنندۀ این اثر بسیار سپاسگزار هستم که به من اعتماد کرده و نقش اول و اصلی این فیلم فوق العاده عالی را به بنده دادند. آنها به بنده این افتخار را دادند که در کنار بزرگترین و برجسته ترین متخصصین عرصۀ سینمایی کشور ایران کار و فعالیت کنم.
آیا بین فیلمسازان ایرانی و فیلم سازان روسی شباهت هایی هم وجود دارد؟
بله وجود دارد. شباهت هایی از قبیل: عشق ورزیدن به حرفه و کار خود؛ وفاداری به هنر؛ گرایش و تمایل درونی به انجام کار در سطح عالی و بالا؛ این موارد هم در سینماگران روسیه مشهود هست و هم در سینماگران ایران.عشق به هنر مرز نمی شناسد و این عشق می تواند انسانهای تمام دنیا را به همدیگر پیوند بزند و آنها را متحد کند. در هنر فرقی نمی کند که به چه زبانی سخن می گویی. هنر زبان عشق و زیبایی است.
برخورد عوامل پشت صحنه از جمله بازیگران و کارگردان با شما به عنوان یک بازیگر غیر هم زبان چگونه بود؟ آیا بازیگرانی مثل حمید فرخ نژاد در سکانس های مختلف به شما کمک می کردند؟
فیلمبرداری فیلم «استرداد» کار بسیار سختی بود. برای من بیشترین سختی و مشکل ندانستن زبان فارسی بود. در ابتدا برای من خیلی سخت بود، چرا که همه به زبان فارسی حرف می زدند و من اصلاً نمی فهمیدم. سکانس هایی که من باید با بازیگران و همکاران ایرانی ام بازی می کردم برایم بسیار دشوار بود. من متن دیالوگ های خود را باید به زبان روسی می گفتم و بازیگران ایرانی جوابم را به زبان فارسی می دادند.
ما نقش های احساسی و عاطفی را در حالی بازی می کردیم که به هم با احساسات به چشمان همدیگر نگاه می کردیم در حالی که حرف های همدیگر را اصلاً متوجه نمی شدیم. گاهی دیالوگ ها را اشتباهی می گفتیم، پس و پیش می کردیم، و به این ترتیب گاهی صحنه های خنده داری به هنگام فیلمبرداری پیش می آمد. گاهی نیز به خاطر مسئلۀ ندانستن زبان فارسی از ایفای نقشم در برخی از بخش های فیلم رضایت کامل نداشتم.
گاهی سر صحنه بسیار ناراحت می شدم و حتی گریه می کردم. اما کم کم به لطف مترجم دوست داشتنی ام (که دوست بسیار خوب و صمیمی ام هم شد) خانم پروانه پولکی من بعضی از جملات را به زبان فارسی حفظ کردم.حتی کم کم حرف زدن به زبان فارسی را یاد گرفتم و دیگر این زبان را بیشتر می فهمیدم.عوامل پشت صحنۀ فیلم و بازیگران ایرانی نیز برای اینکه من را بیشتر خوشحال کنند جملات روسی را نیز یاد می گرفتند و از این طریق با من ارتباط برقرار می کردند.سر انجام به مرور زمان و به کمک بازیگردان عزیز خانم سیما تیرانداز، و بازیگر همکارم در این فیلم ما یاد گرفتیم که حتی بدون کلمات و جملات همدیگر را خوب بفهمیم و حس کنیم. آقای غفاری نیز همواره نسبت به بنده لطف داشتند، مهربان بودند، هیچ وقت صدایشان را بلند نکرده اند. همیشه صبور و با حوصله کار می کردند.
و به من به اندازه ای که نیاز داشتم وقت و زمان در اختیارم قرار می دادند که خوب با صحنه و نقش خودم آشنا شوم. آقای حمید فرخ نژاد هم از دوستان صمیمی من هستند. من برای ایشان احترام خاصی قائل هستم. او همکار بسیار خوبی برای من بود.زمانی که من نگران بودم، یا در بخشی از فیلم از از اجرایم ناراضی بودم، ایشان همواره با من شوخی می کردند و من را می خنداندند، من هم می خندیدم و از آن ناراحتی، اثری در من نمی ماند.در سکانس هایی که با هم نقش داشتیم، ایشان همیشه به من کمک می کردند و من را راهنمایی می کردند. تمام عوامل پشت صحنه فیلم نیز همیشه به بنده لطف داشتند که من صمیمانه از همه ایشان تشکر و قدردانی می کنم.
مردم ایران بسیار خوب، مهربان، مهمان نواز و خونگرم هستند. من از کشورتان بسیار خوشم آمده است. برای ایرانی ها، مهمان بسیار مقدس است. در ایران احترام خاصی برای مهمان قائل هستند.به من طوری احترام می گذاشتند که من احساس می کردم شاهزاده هستم. همه توجه و احترام خاصی به بنده داشتند. این احترام برای من بسیار با ارزش است و مرا تحت تأثیر خود قرار داد. من از مردم ایران به خاطر مهمان نوازی و احترام گرمشان نسبت به بنده بسیار سپاسگزار هستم.
انسانیت، محبت، عاطفه و عشق برای من از مهمترین ارزش ها در جهان معاصر بشمار می رود. این ارزش ها را نمی توان با هیچ پولی خرید. آنها یا در ذات و تربیت انسان وجود دارند یا خیر. در ایران هم که من افتخار داشتم به مدت طولانی فعالیت و زندگی کنم، من این ارزش ها را به وفور و بخوبی مشاهده کردم. از شما ایرانی ها به خاطر انسانیت تان متشکرم.
جالب ترین خاطره ای که از حضور در استرداد داشتید چه بود؟
به یاد ماندنی ترین خاطره برای من روز تولد بود که مصادف شد با روزهایی که من در ایران بودم. من را به شدت سورپرایز کرده بودند. من به کسی نگفته بودم که 9 ماه مه روز تولدم هست! روز 9 مه روز استراحتم بود!بعد از ظهر آن روز تهیه کننده محترم فیلم آقای محسن علی اکبری به بنده زنگ زده بودند و گفتند که با من کار بسیار مهم و جدی دارند و اینکه من باید هر چه زودتر خودم را به محل فیلمبرداری برسانم! من خیلی نگران شده بودم.
به این فکر می کردم که چه شده؟ علت اینکه باید فوری خود را می رساندم چه بود؟ زود خودم را رساندم! دیدم همه چیز آرام است و همه طبق روال عادی مشغول کار هستند. سکانس ها یکی پس از دیگری فیلمبرداری می شوند.منتظر ماندم. ناگهان موسیقی شاد شروع به پخش شدن کرد، لامپ ها خاموش شد و همه شروع به خواندن کردند و به محل فیلمبرداری کیک بزرگ با شمع ها که روی آن نوشته شده بود: «آلیسا تولدت مبارک» آوردند. همه به من تبریک می گفتند. خیلی لذت بخش بود. من غافل گیر شده بودم.برای من کاملاً غیر منتظره بود. چون من در ایران به کسی نگفته بودم که روز تولدم چه روزی است. اما مردم ایران بسیار با دقت و فهمیده هستند. و من مردم ایران را به خاطر فهمیده بودنشان بسیار دوست می دارم
زمانی که فیلمبرداری نقش من در فیلم «استرداد» داشت تمام می شد، من خیلی نگران و پریشان بودم. از یک لحاظ بسیار خوشحال بودم چون که پس از 6 ماه دوری داشتم به میهنم باز می گشتم. از طرف دیگر جدایی و رفتن از پیش دوستان زیادی که اینجا پیدا کرده بودم برایم بسیار ناراحت کننده بود.
یادم می آید که در آخرین روز فیلمبرداری نقش من، زمانی که آخرین سکانس فیلمبرداری شد (جالب است بگویم که اولین حضور غزال در این فیلم در آخرین سکانس، فیلمبرداری شد) و کارگردان گفت: «تمام! فیلمبرداری شد!»،
من به اطرافم و همه همکارانم نگاه کردم. در تمام طول کار این اشخاص برای من بسیار عزیز شده بودند. همه من را تشویق می کردند و من هم از شدت احساسات شروع به گریه کردم.
اشک ها از گونه هایم سرازیر می شدند و من احساس دلتنگی می کردم نسبت به همه دوستانم که در طول این مدت به من کمک و حمایتم کرده بودند. من هیچوقت آن روزهای به یاد ماندنی در ایران را در فیلمبرداری فیلم «استرداد» فراموش نمی کنم.
بعد از استرداد تا به حال پیشنهاد دیگری از سینمای ایران داشته اید و آیا باز هم دوست دارید در فیلم های ایرانی بازی کنید؟
پس از آنکه من به روسیه بازگشتم در چند پروژه سینمایی فعالیت کردم. در طول آن سال در چهار فیلم سینمایی حضور پیدا کردم. دو فیلم سینمایی در روسیه، یک فیلم سینمایی در بلاروس و یکی هم در اوکراین.در هر کدام از این کارها به من نقش اول و اصلی پیشنهاد شده بود، به این جهت من زمانی برای فعالیت در فیلم های دیگر را اصلاً نداشتم. از سینمای ایران هم پس از «استرداد» هنوز پیشنهادی به من داده نشده است.
سینمای ایران را دنبال می کنید؟ اگر جواب مثبت است بهترین فیلمی که از سینمای ایران دیده اید چه بوده و به نظر شما بهترین کارگردان ایران کیست؟
به نظر من سینمای ایران از بسیاری کشورها جلوتر و پیشرفته تر است. سال گذشته فیلم «جدایی نادر از سیمین» موفق به کسب اسکار با عنوان بهترین فیلم خارجی شد. این امر باعث شد که توجه همگان در دنیا بیش از پیش به سمت سینمای ایران معطوف گردد.در ایران توجه زیادی به سینما می شود. فیلم ها و سریال های متعددی سالانه در کشور ساخته می شود، این آثار در بهترین و معتبر ترین جشنواره های بین المللی شرکت می کنند و موفق به کسب جوایز و نشان های متعددی می شوند.در ایران در مورد سینما مجلات و کتاب های زیادی چاپ و منتشر می شود. در همه رسانه های گروهی سینما به عنوان یکی از محوری ترین موضوعات بحث های کارشناسی مورد بررسی قرار می گیرد.
من بعضی از فیلم های ایرانی را نگاه کردم، اما بهترین و دوستداشتنی ترین فیلم برای من همان «استرداد» است و بهترین هم خواهد ماند، چرا که من بخشی از دل و احساسات درونی خود را برای اجرای نقش در این فیلم گذاشتم. به نظر من فیلم «استرداد» در سطح بسیار خوبی ساخته شده است.اینکه فیلم ما در ماه ژانویه سال 2013 در جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت جوایز متعدد شد و به عنوان بهترین فیلم سال برگزیده شد، خود گواه بر این مطلب است. خبر برگزیده شدن فیلم برای من خوشبختی واقعی بود و من برای همکاران ایرانی خود بسیار خوشحال شدم.
بیوگرافی آلیسا کاچر , عکس های جدید آلیسا کاچر , بازیگر روسی آلیسا کاچر
بیوگرافی آلیسا کاچر , عکس های جدید آلیسا کاچر , بازیگر روسی آلیسا کاچر
بیوگرافی آلیسا کاچر , عکس های جدید آلیسا کاچر , بازیگر روسی آلیسا کاچر
بیوگرافی آلیسا کاچر , عکس های جدید آلیسا کاچر , بازیگر روسی آلیسا کاچر
بیوگرافی آلیسا کاچر , عکس های جدید آلیسا کاچر , بازیگر روسی آلیسا کاچر
بیوگرافی آلیسا کاچر , عکس های جدید آلیسا کاچر , بازیگر روسی آلیسا کاچر