عکس های شخصی رامین ناصر نصیر + بیوگرافی رامین ناصر نصیر

0

عکس های شخصی رامین ناصر نصیر + بیوگرافی رامین ناصر نصیر

 عکس رامین ناصر نصیر و همسرش رامین ناصر نصیر متولد رامین ناصر نصیر بیوگرافی رامین ناصر نصیر ویکی پدیا رامین ناصر نصیر بازیگر رامین ناصر نصیر بازیگر و کارگردان ایرانی است.او فعالیت تلویزیونی خود را از سال 1373 آغاز کرد و در این مدّت در مجموعه‌های طنز تلویزیونی از جمله پلاک 14، جنگ 77، باجناق‌ها، پشت‌ کنکوری‌ها و سه، پنج، دو ایفای نقش کرده است.هم‌چنین در مجموعه طنز «قهوه تلخ» نقش آقای بلوکات را به عهده دارد. این مجموعه از طریق شبکه ی خانگی پخش شد.

 

رامین ناصر نصیر,عکس رامین ناصر نصیر و همسرش,رامین ناصر نصیر متولد,رامین ناصر نصیر بیوگرافی


بیوگرافی رامین ناصر نصیر

 

    دورهمی 1395
    مشکل گيتی 1394
    شهرزاد (1394)
    دست نزن جیزه (1394)
    در حاشیه (1393)
    شوخی کردم (1392)
    لبخند در مراسم ترحیم (1391)
    مامان بهروز منو زد (1391)
    قهوه تلخ (1391)
    کلاغ پر ، دلفین پر (1391)
    تقصیر آستینم بود (1390)
    سه پنج دو (1390)
    رفیق فابریک (1390)
    ارث شیرین (1389)
    به من نگو دزد (1389)
    تایماز موتوری (1389)
    زن بابا (1389)
    پرواز از فراز تیر چراغ برق (1388)
    کتاب فروشی هدهد (1385)
    باجناق ها (1383)
    او مثبت (1383)
    پشت کنکوری ها (1381)
    پلیس آسمانی (1380)
    مربای شیرین (1379)
    ورثه آقای نیکبخت (1378)
    جنگ 77 (1377)
    پلاک 14 (1379)
    داستان‌های نوروز (1379)
    ساعت خوش (1373)

 

کارگردانی

    خانه اجاره ای (سری اول) (1390)

 

منشی صحنه

    چشم عقاب (1376)
    عقرب (1375)

 

 

رامین ناصر نصیر,عکس رامین ناصر نصیر و همسرش,رامین ناصر نصیر متولد,رامین ناصر نصیر بیوگرافی

 

رامین ناصر نصیر بازیگر جوان و کمدین سینما و تلویزیون ایران است که اکنون در سن 41 سالگی به سر می برد. تاریخ تولد رامین ناصر نصیر 11 بهمن 1354 و زاده شهر تهران است. رامین ناصر نصیر فعالیت تلویزیونی خود را از سال 1373 آغاز کرد و در این مدّت در مجموعه‌های طنز تلویزیونی از جمله پلاک 14، جنگ 77، باجناق‌ها، پشت‌کنکوری‌ها و سه، پنج، دو ایفای نقش کرده است. هم‌چنین در مجموعه طنز «قهوه تلخ» نقش آقای بلوکات را به عهده دارد. این مجموعه از طریق شبکه ی خانگی پخش شد.

 

رامین ناصر نصیر,عکس رامین ناصر نصیر و همسرش,رامین ناصر نصیر متولد,رامین ناصر نصیر بیوگرافی

 

او فارغ‌ التحصیل رشته‌ تدوین از دانشکده‌ی هنرهای زیبا است وی در سال 1373 با ایفای نقش در مجموعه‌ی «ساعت خوش»، قدم به عرصه‌  تصویر گذاشت و دوست دانشگاهی فلامک جنیدی است او در زمینه‌های دیگری به عنوان عکاس، نویسنده، مترجم، کارگردان و منشی صحنه نیز سابقه‌ی فعالیت دارد

 

 جنجال کش لقمه و حرام لقمه خطاب شدن توسط حداد عادل
غلامعلی حداد عادل میهمان یکی از برنامه های خندوانه بود و درباره کلمات جایگزینی که به فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی نسبت داده می‌شود گفت نمی‌ دانم کدام حرام لقمه‌ ای کلمه کش لقمه را ساخته است.رامین ناصر نصیر بازیگر سینما و تلویزیون با نوشتن متنی در صفحه اینستاگرامش گفته این واژه خود اوست که نخستین بار در برنامه «جنگ 77» آن را به کار برده است.

 

ازدواج ناصر نصیر
اطلاعاتی در مورد ازدواج وی در دست نیست اما به احتمال زیاد وی مجرد است.

 

شروع فعالیت

او فعالیت تلویزیونی خود را از سال 1373 آغاز کرد و در دهه 70 و 80 یکی از پرکارترین بازیگران تلویزیون بود و در این مدت در مجموعه‌ های طنز تلویزیونی از جمله پلاک 14، جنگ 77، باجناق‌ ها، پشت‌ کنکوری‌ ها و سه، پنج، دو  و چندین آثار دیگر ایفای نقش کرده است

 

رامین ناصر نصیر,عکس رامین ناصر نصیر و همسرش,رامین ناصر نصیر متولد,رامین ناصر نصیر بیوگرافی

 

رامین ناصرنصیر در این پست نوشته است: طی بیست و چهار ساعت گذشته خبرگزاری فارس در اقدامی غیر اخلاقی با انتشار جمله‌ای منتسب به اینجانب خبر از پیوستن من به کمپین «نه به انگلیس» داده است. صرفنظر از اینکه نظر حقیر در این باره چیست، پیوستنم به این کمپین با سردمداری فارس حقیقت ندارد. همه آنچه اتفاق افتاده یک تماس تلفنی با من در این مورد بوده (که البته منبع تماس رجانیوز ذکر شد) و درخواست پیوستن به این کمپین، که بنده صریحا عنوان کردم چون از اصل ماجرا اطلاعی ندارم از هرگونه ابراز نظری در این مورد معذورم. بدیهی است مردم ایران به سطحی از آگاهی سیاسی رسیده‌اند که برای انتخاب نه احتیاجی به نظر رسانه‌های خارجی دارند، و نه نظر امثال بنده، و صد البته نه قیم‌مابی و مهندسی خبرگزاری فارس

 


شکل و قیافه اش با تمام نقشها و گریمهایش فرق می کند. دست شکسته اش را آویزان کرده گل گردنش ؛ برخلاف ریشش ، موهایش را زده و رویش چیزی گذاشته شبیه عرقچین که از کرمانشاه خریده.خودش اسم دیگری برایش گذاشته. همان اول کار به خاطر به هم ریختگی آپارتمانش عذرخواهی می کند که البته به نسبت یک زندگی مجردی و مهمتر از آن با وجود یک دست شکسته به نظر من خیلی هم شیک و مرتب است.

 

رامین ناصر نصیر,عکس رامین ناصر نصیر و همسرش,رامین ناصر نصیر متولد,رامین ناصر نصیر بیوگرافی


با هم شیرینی و چای و سیب می خوریم و گاهی که صدای گریه یک بچه بلند می شود، او به موبایلش جواب می دهد و غیر از آن به تلفنهایش جواب می دهد و لابلایش درباره خیلی چیزها گپ می زنیم.از خودش تا سریال O مثبت بگیر، تا کتابهای ترجمه ای که از او چاپ شده. اولی اش نمایشنامه «آه پدر بیچاره! مامان تو را توی گنجه آویزان کرده و من خیلی غمگینم» از آرتور کوپیت و با همکاری شهرام زرگر از انگلیسی و دومی ترجمه گزیده اشعار 30 شاعر مکزیکی که در طول 30سال جایزه ملی شعر مکزیک را گرفته اند و اسمش هست «پرنده نیست ؛ درخت می خواند».
این یکی با همکاری دوست مکزیکی اش که یک کامیون اسم دارد و خود رامین آخرهای مصاحبه اسمش را گفته و حس نیست دوباره تکرارش کنم.سومی هم که هنوز چاپ نشده ، ضرب المثل های مکزیکی است که باز با همکاری همین رفیق مکزیکی اش ترجمه شده و دعوتش کرده به بهانه انتشارش چند وقتی بیاید ایران.

 

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر


چرا به این روز افتاده ای؛
سر صحنه همین O مثبت. یک صحنه بود توی شب که من و رادش از بالای دیوار ویلای عزیزخان می پریدیم پایین. از کنار دیوار ویلا یک سیم فلزی رد می شد برای نگهداری شاخه درخت ها.
وقت پریدن پایم گیر کرد بهش و همان بالا ماند و…

 

…و یک خرده دیرتر از خودت رسید زمین!
آره… و من با دست و صورت خوردم زمین.

 

بقیه نقشت را چطور ادامه دادی؛
دو سه روز آخر بود و دو سه تا از سکانس های من بیشتر نمانده بود. اینها را هم با نمای بسته گرفتند و فقط دیالوگ گفتم. لطمه اساسی به کار وارد نشد.

 

ضبط از کی شروع شده بود؛
از 4 دیماه. چهارم فروردین هم تمام شد؛ یعنی دقیقا 3ماه. تو اولین و آخرین سکانسش هم من حضور داشتم. بعد از سالها اولین کاری بود که داشتم در تلویزیون برای نوروز انجام می دادم.کار قبلی ام برای عید «داستان های نوروزی» بود. قبلی اش «ورثه آقای نیکبخت» بود که هر دوتاش را مرضیه برومند کارگردانی می کرد.

 

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

 

این تقسیم بندی ات خیلی جالب است. در نظر تو سریال های نوروزی چه فرقی با بقیه دارند؛
فرق خاصی ندارند. به هر حال سنتی شده که برای نوروز یا ماه رمضان سریال هایی ساخته و هر شب هم پخش بشود؛ در حالی که فرم عادی پخش سریال هفتگی است.این لابد به این دلیل است که مردم در این اوقات وقت آزاد بیشتری دارند و می توانند روی کار متمرکز بشوند. پخش هر روزه اش هم باعث می شود کار بیشتر و بهتر دیده شود.

 

فیلمنامه مثل بقیه این تیپ سریال ها همزمان نوشته می شد؛
نه ، شاه حاتمی متن را کامل نوشته بود که موقع اجرا هم کم وبیش همان اجرا شد. البته بداهه هم داشتیم ، چون طبیعی است در اجرا بعضی چیزها کم و زیاد بشود.

 

بازیگران در این بداهه سازی چقدر موثر بودند؛
هر بازیگر توی تمرین با بازیگر مقابلش بداهه هایی به ذهنش می رسد؛ این طبیعی است. ولی انتخاب نهایی با کارگردان است که اگر آن پیشنهادها را برای پیشرفت قصه و کلیت کار دید، تایید و تکمیلشان می کند.این اتفاق طبیعتا سر این کار هم افتاد. مخصوصا که خاستگاه اکثر بازیگران این کار هم جاهایی بود که بداهه درشان خیلی تاثیر داشت.از انتخاب شاه حاتمی از میان آنها معلوم بود همین توقع را هم دارد.

 

سریال نظرهای مثبت و منفی زیادی را برانگیخت. بعضی ها خیلی دوستش داشتند و بعضی ها اعتقاد داشتند کار جالبی نیست. به عنوان یک بیننده نظرت راجع به آن چیست؛
کلیت کار را دوست داشتم. نوع و جنس خاصی از طنز داشت که اگرچه اولین بار نبود کار می شد، ولی نمونه اش را در یک سریال پیوسته کمتر دیده بودیم.نوعی از آن را در برنامه های اولیه مان مثل ساعت خوش و پرواز 57 کار کرده و دیده بودم. حالا دوست داشتم به نوعی تجدید خاطره ای باشد با همانها.ضمن این که به عنوان یک سریال پیوسته کار متفاوتی بود.

 

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

 

حس می کردی نقشی که داری یک قدم می بردت رو به جلو؛
نقش بدی نبود، ولی جوری نبود که به نسبت کارهای قبلی ام خیلی متفاوت باشد. معیارهای انتخاب یک نقش برای بازیگر متفاوت است.یک بار جلب نقش می شوی ، یک بار کل کار چشمت را می گیرد، یک موقع هم به خاطر پول…

 

… که این آخری از همه مهمتر است!
نه ، همه را باید در نظر گرفت که نقش به نقش فرق می کند. به هر حال اینجا کار متفاوت تری نمی شد انجام داد.

 

بدترین خاطره ات از این مجموعه ، همین شکستن دستت است ؛
این که حادثه است و برای هر کس ممکن است پیش بیاید. تلخ تر از آن اولین روز تصویربرداری است که خورده بود به زلزله بم.اصلا شروع خوبی نبود برای ما که می خواستیم کار کمدی بکنیم و مردم را بخندانیم. هر نمایی که می گرفتیم ، یک گوشمان هم به رادیو بود، که اخبار را دنبال کنیم.

 

و چیزی که ارزش به یادآوردن دوباره این مجموعه را برایت دارد؛
اولین چیزی که به ذهنم می رسد، همین کار دوباره با چندتایی از بچه هاست که کار در تلویزیون را با هم شروع کرده بودیم مثل نصرالله رادش و نادر سلیمانی.بودن کنار آنها در یک مجموعه برایم خیلی جالب بود.

 

رامین ناصر نصیر,عکس رامین ناصر نصیر و همسرش,رامین ناصر نصیر متولد,رامین ناصر نصیر بیوگرافی

 

بد نیست برایمان بگویی اصلا سروکله این گروه عجیب و غریب که تریپ طنز تلویزیونی را به هم ریخت ، یکهو از کجا پیدا شد.
هر کداممان از جایی آمده بودیم. یک عده فارغ التحصیل فرهنگسرای نیاوران بودیم و چندتایی فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا.بعضی هم در نمایش «هملت» دکتر قطب الدین صادقی با هم آشنا شده بودند و حالا که داشت کار مشترکمان با مهران مدیری جواب می داد، به خاطر تجربیات مشترکی بود که از قبل داشتیم.

 

تو جزو کدام دسته بودی؛
سال 70 رفته بودم دانشگاه و سینما می خواندم ، رشته تدوین. تنها کاری که جز برای فیلم پایان نامه خودم نکرده ام.

 

چرا؛
روحیه ام زیاد با آن جور درنمی آید؛ ولی مباحثش را در دانشگاه خیلی دوست داشتم. با علاقه هم دنبال می کردم.

 

یک عمر تدوین خوانده ای و با این که مستقیما مربوط به سینماست و رشته خیلی مهمی هم هست ، کنارش گذاشته ای ، به نظر خودت حیف نیست؛
آن چیزها حالا به عنوان یک بازیگر خیلی برایم موثر بوده ؛ اما کار عملی تدوین یعنی نشستن و کار کردن پشت میز توی یک اتاق دربسته زیاد با روحیه من سازگار نیست.من کار صحنه را بیشتر دوست دارم. تقریبا همه کار هم کرده ام. از بوم منی بگیر، تا دستیار کارگردانی در سینما و تلویزیون.یک دوره چند ساله هم منشی صحنه بودم. گاهی هم چیزهایی نوشته ام.

 

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

 

حالا که به گذشته نگاه می کنی ، فکر می کنی بچگی ات چه فرقی با بقیه داشته؛
فکر نمی کنم کودکی ام چیز متفاوتی از بقیه داشته باشد. شاید بشود این جوری توجیهش کرد که کمی خیال پرداز بودم و برای خودم دنیای خیلی خاصی داشتم.شاید این تنها چیزی است که می شود به کار بازیگری الانم ربطش داد.

 

این خیالباف بودن برایت دردسر درست نمی کرد؛
جوری نبود که مرزش را نشناسم و با زندگی واقعی قاتی اش کنم. خودم می دانستم خیال است ، ولی برایم بازی جذاب و قشنگی بود؛ مثلا به برادر بزرگترم اصرار می کردم کتابهایی مثل تن تن و میلو را با تغییر لحن برایم بخواند و اجرا کند.بعد خودم تصویرهایش را توی ذهنم ادامه می دادم و سعی می کردم ببینمشان. اینها اینقدر نبود که برایم دردسر درست کند.

 

تئاتر را هم حتما همین جوری شروع کردی؛
از بچگی وقتی از آدم می پرسند می خواهی چکاره شوی ، یک چیزی می گویی و می رود دنبال کارش ، ولی در دوران نوجوانی است که آدم متوجه می شود واقعا باید برای خودش کاری را به عنوان «شغل» انتخاب کند.از چیزهایی که آن موقع به ذهنم می رسید، یکی مقوله نمایش بود به طور عام ، یکی هم عکاسی.این شانس را هم داشتم که هر دوی اینها را به صورت حرفه ای تجربه کنم ؛ مثلا در سال 67 یک دوره تئاتر گذراندم و شروع کردم جسته و گریخته کار کردن ، تا رسید به اینجا.

 

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

 

قصه عکاس شدنت از کجا شروع می شود؛
از عکاسی مجالس شروع کردم و از همان نوجوانی و قبل تر از تئاتر. بعد به واسطه دوستی با یکی دو تا مجله همکاری کردم ، اما بعد که توانستم نمایش را تجربه کنم ، دیدم برایم جذاب تر است.
به هر حال حادثه و تصادف هم در این ماجرا خیلی دخیل بود. البته تا امروز هیچ وقت خودم را بازیگر ندانسته ام و هنوز ذهنیت بازیگر حرفه ای را درباره خودم ندارم. دوست هم ندارم حرفه ام این باشد.

 

پس اگر حالا رامین دوباره برگردد به کودکی و ازش بپرسند دوست دارد چکاره شود، چه جوابی می دهد؛
هنوز نمی دانم. هرچند وقت یکبار چیزی برایم جذاب می شود و بعد جذابیتش را از دست می دهد. الان مثلا ترجمه این حالت را برایم دارد.در هر صورت ، ادبیات همیشه از سینما برایم جذاب تر بوده و اگر بخواهم چیزی را انتخاب کنم که زندگی ام را صرفش کنم ، مسلما ادبیات را انتخاب خواهم کرد.مخصوصا رمان که از سینما جدی تر است و بار هنری و تاثیر اجتماعی بیشتری هم دارد؛ لااقل در خارج از ایران.سینما به خاطر رابطه اش با اقتصاد و سرگرمی کمتر امکان انتقال تجربه های بشری دلخواه را پیدا می کند و ناچار است همیشه یکسری فرمول ها را رعایت کند.
به خاطر همه اینها قبل از این که هنر باشد، صنعت است.

 

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

 

اولا چطور با چنین دیدگاهی رفتی سراغ سینما و دوم این که در زمینه مورد علاقه ات یعنی ادبیات تا حالا چه کارهایی کرده ای؛
اولا همه چیز بسته به تصمیم خود آدم نیست. ثانیا تلاشهایم در زمینه رمان و داستان آنقدر جواب نداده که ارزش چاپ هم داشته باشد؛ چون برای نوشتن ، گذشته از این که باید زندگی را خوب بشناسی و دیدگاه قابل طرحی هم داشته باشی ، باید به ابزارهای کارت هم مسلط باشی ، تا مثلا بتوانی در رمان کار شسته رفته ای ارائه بدهی.درباره من بازیگری خیلی بیشتر از آن وقتم را گرفته ، که ساختار مقوله ای مثل رمان را خوب بشناسم و کار نویی برایش انجام بدهم.

 

ولی به قول خودت چیزهایی برای تلویزیون نوشته ای که اجرا شده اند.
به صورت حرفه ای نبوده که از اول داستانی را در ذهنم بپرورانم. در دل مجموعه هایی بوده که داشته ایم کار می کرده ایم و من براساس شخصیت هایی نوشته ام که بازیگرهایش معلوم بوده اند و شخصیت پردازی شان مشخص بوده. بقیه را اصلا ارائه نکرده ام.

 

بین همین کارها چیزی هست که دوست داشته باشی به آن اشاره کنی؛
در برنامه 77 بخشی بود که خودمان بهش می گفتیم ادیب.این قسمت را من و یکی دیگر از بچه ها می نوشتیم و من بازی می کردم ، ولی متنهایش از بازی اش خیلی سخت تر بود، چون باید واژه های معادلی که مثل فرهنگستان می ساختیم گزیده و فشرده می بود و بار کنایی می داشت.بعضی هایش چیز جالبی درمی آمد. چند تایی اش هنوز در ذهن مردم مانده ، مثل «دمش گرم» به جای سشوار. هنوز هم گاهی این متنها را مرور می کنم.

 

مثل معروفی هست که می گوید همه ایرانی ها شاعرند، مگر این که خلافش ثابت شود. مخصوصا این که مثل تو بیشتر عاشق ادبیات هم باشد، تا سینما.
بیشتر می شود گفت علاقه مند حرفه ای ادبیات هستم. شعر می گویم ولی شاعر نیستم. چون خیلی شخصی هستند. به هر حال هر کس در بعضی لحظه ها به چیزی نیاز دارد که خودش را تخلیه کند.
بعضی ها نقاشی می کنند، بعضی ها دستی در موسیقی دارند؛ ولی معنایش این نیست آن آدم نقاش است یا نوازنده. مثل من که مدتی در هر دوی اینها تلاش کردم و چون خیلی بی استعداد بودم ، گذاشتمشان کنار. ولی بالاخره درباره شان بی سلیقه نیستم.

 

از ترجمه حرف زدی. چه ترجمه می کنی؛
انگلیسی و یک سالی هم هست که اسپانیایی. وقتی سر کار نیستم ، چیزهایی را که دوست دارم ترجمه می کنم که دو تایش به صورت کتاب درآمده یکی هم که الان دارم کار می کنم «ضرب المثل های مکزیکی» است. با یک مکزیکی به اسم خوسه کوادالوپه خیمنس کورونادو.

 

این بابایی که می گویی و من صد سال سیاه هم اسمش را یاد نمی گیرم ، تو این کارها چه نقشی داشت؛
آن قدر مسلط نبودم که شعر ترجمه کنم. خیلی جاها شک می کردم. این چیزی که من دارم از این شعر می فهمم ، همان چیزی است که واقعا می خواهد بگوید؛ چون توی شعرها غیر از مسائل زبانی مثل تشبیه و استعاره ، به تاریخ مکزیک و اسطوره و فرهنگ اسپانیا و مکزیک هم اشاره شده.این همکاری ها، اطمینانم را به این که کار دارد درست انجام می شود، می برد بالا؛ چون خوسه مکزیکی است و خودش برای انتخاب و تعیین نوع کلمه هم صاحب دیدگاه است.

 

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

بیوگرافی رامین ناصر نصیر , عکس های شخصی رامین ناصر نصیر , بازیگر مرد رامین ناصر نصیر

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

بیوگرافی رامین ناصر نصیر , عکس های شخصی رامین ناصر نصیر , بازیگر مرد رامین ناصر نصیر

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

بیوگرافی رامین ناصر نصیر , عکس های شخصی رامین ناصر نصیر , بازیگر مرد رامین ناصر نصیر

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

بیوگرافی رامین ناصر نصیر , عکس های شخصی رامین ناصر نصیر , بازیگر مرد رامین ناصر نصیر

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

بیوگرافی رامین ناصر نصیر , عکس های شخصی رامین ناصر نصیر , بازیگر مرد رامین ناصر نصیر

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

بیوگرافی رامین ناصر نصیر , عکس های شخصی رامین ناصر نصیر , بازیگر مرد رامین ناصر نصیر

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

بیوگرافی رامین ناصر نصیر , عکس های شخصی رامین ناصر نصیر , بازیگر مرد رامین ناصر نصیر

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

بیوگرافی رامین ناصر نصیر , عکس های شخصی رامین ناصر نصیر , بازیگر مرد رامین ناصر نصیر

بیوگرافی کامل رامین ناصرنصیر,رامین ناصرنصیر,عکس های شخصی رامین ناصرنصیر

 

رامین ناصر نصیر

1/5 - (1 امتیاز)
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.