مدل لباس مجلسی 1395 و مدل لباس شب کوتاه و بلند 2016
مدل لباس مجلسی 1395 و مدل لباس شب کوتاه و بلند 2016
مجموعه گالری عکس های مدل لباس جدید از مزون های ایرانی و خارجی
برای سال 1395 و 2016 برای شما به اشتراک گذاشته شده است
پیشنهاد انواع مدل های لباس دخترانه و زنانه جدید و شیک
همراه با مدل های جدید سال برای شما مقاله زیبایی در ضمینه سبک زندگی و… قرار میدهیم
دور دور کردن به پاساژها رسید
دور دور کردن شکلهای مختلفی دارد. نوعی از دور دور كردن با پای پیاده است كه میدان تاختن آن پاساژهای شیك و مدرن است. پاساژگردی، تفریح محبوب جوانهای امروزی، با اینكه فصل نمیشناسد اما در فصل گرما تب داغتری پیدا میكند.
شال و کلاه میکنند، درست مثل بقیه! قرار میگذارند از روزها قبل. نقطه شروع خانه است و مقصد یکی از مراکز تجاری و پاساژهای شلوغ و پر رفت و آمد شهر. با هم از ورودی پاساژ میگذرند. جلوی ویترین بیشتر مغازهها میایستند. اجناس مختلف را نگاه میکنند. کوچکترین کالاها را از قلم نمیاندازند.
مدل لباس مجلسی 2016 | مدل لباس مجلسی 1395
راه میروند، میگویند و میخندند و گوشه چشمیهم به قیمتها دارند! این حکایت آدمهایی است که نه خریدارند و نه فروشنده! تعجب نکنید، برای دیدن آنها در این فضا باید دنبال بهانه دیگری گشت.
حالا مدتهاست بین جماعت فروشنده و خریدار که دوپای ثابت چرخه خرید و فروش در مراکز تجاری هستند، گروه سومیهم دیده میشود. گروهی که رفتهرفته به تعداد اعضایشان اضافه میشود.
برای افراد این گروه، خرید تنها هدف پاساژگردی نیست. آنها پا به داخل مراكز خرید و پاساژ میگذارند تا از «ویندوشاپینگ» زیر سقف مراکز خرید لذت ببرند؛ تفریحی ساده و بدون خرج اضافه!
پرسه زدن در پاساژها پدیدهای است نوظهور که حسابی در دل جوانهای امروزی جا باز کرده و با افزایش تعداد این اماکن تجاری، سیر صعودی نیز دارد.
منظور از رواج روحیه مصرفگرایانه حتما خرید كردن نیست.همین كه جوانان به پاساژها میروند، وقت میگذارند و نگاه میكنند این نشاندهنده انتقال هنجارهای مادیگرایانه به ذهنیت زنان و جوانان در اجتماع است.
گوش جوان از نوع امروزیاش، پر است از «وا اسفا» و «فغان» بزرگترها که تا فرصتی گیرشان میآید، هدرش نمیدهند و در مذمت پرسهزدن در پاساژها و مراکز خرید، کوتاهی نمیکنند و با نصیحتهایی که همیشه در آستین دارند، میخواهند راه مستقیم گذران اوقات فراغت را به جوانها نشان دهند، اما جوان است و خاصیت حرف نشنو بودن! و این که بالاخره برای هر کاری دلیلی میتراشد. برای پاساژگردی هم چه دلیلی محکمتر از این که این تفریح، با جیب خالی سرناسازگاری ندارد.
قدرترین توجیه پرسه زدن در پاساژها آنقدر غیرقابل انکار است که حتی مخالفان این پدیده هم آن را چشم بسته میپذیرند. البته جوانهایی که پاساژگردهای تمامعیار محسوب میشوند، دلیل دیگری را هم چاشنی قضیه میکنند تا پای استدلالشان به هیچ وجه نلنگد.
«علی آژیر»، 23 ساله جواب دندانشکنی برای این که گشتوگذار در پارکها هم یک تفریح بدون خرج و سالم است، اما در رقابت با پاساژگردی، به گرد پای آن هم نمیرسد، ارائه میدهد: «محیط پاساژها به دلیل محصور بودن، سالمتر از پارکهاست. این به آن در که هوای پارکها به دلیل همین محصور نبودن از هوای پاساژها سالمتر و بهتر است!»
چشم در چشم در پاساژها
دکتر عباس کاظمی عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران تحقیقات بسیاری در مورد جوانانی که پاساژگردی را به عنوان تفریح انتخاب کرده اند انجام داده است. او یکی از اولین کسانی است که در زمینه پاساژگردی تحقیقات گسترده ای کرده است. به نظر دکتر کاظمی"امروزه پاساژها و مراکز خرید به بخش جدایی ناپذیر از هویت شهری تبدیل شده اند به گونه ای که چنین فضاهایی صرفا جنبه تجاری ندارند بلکه فضای فرهنگی و اجتماعی هم محسوب می شوند.
تنها به دلیل وجود کافی شاپ و گیم نت و فست فودها نیست که پاساژها به مرکزی فراغتی و تفریحی تبدیل شده اند بلکه اساس نفس خرید در جامعه مدرن امری تفریحی شده است و ابعاد مختلفی از جمله چانه زدن، قدم زدن، صحبت کردن با دوستان و آشنا شدن با دوستانی جدید را شامل می شود.
حالا دیگر باید گفت پاساژها بخشی از زندگی روزمره شهری هستند.عضو هیئت علمی دانشگاه تهران که در حال حاضر مدرس مطالعات فرهنگی و ارتباطات در همین دانشگاه است در ادامه صحبتهای خود در زمینه رویارویی افراد در پاساژها می گوید:" پاساژها و مراکز خرید مانند خیابانها فضای رویارویی با غریبه ها هستند.غریبه هایی که شخص با چشمهای خود با دیگر افراد تماس برقرار می کند و به لحاظ فیزیکی و بدنی با آنها بسیار نزدیک است بدون اینکه آنها را مخاطب قرار دهد. در مراکز خرید فضای مشترک از در کنار هم بودن پدید می آید. جایی که امکان ارتباط متقابل اگر چه به ندرت رخ دهد اما وجود دارد. یعنی همان ویژگیهای شهر در مراکز خرید نیز مشاهده می شود."
میانسالان و پیرها هم به قافله پاساژگردها پیوسته اند
با اینکه پاساژگردی و پرسه زدن در مراکز خرید به عنوان تفریح جوانان شناخته شده است اما دکتر کاظمی با یادآوری تعدادی از مراکز خرید در سطح تهران به این نکته هم اشاره می کند که این تفریح تنها مختص جوانان نیست بلکه افراد در سنین بالا هم به این تفریح گرایش نشان داده اند به شکلی که باید گفت از این قافله جا نمانده اند:" این تفریح تنها مخصوص جوانان نیست.
زنان و مردان میانسال و پیر هم ساعات زیادی از روز را چه داخل پاساژها وچه روی پله های ورودی مراکز خرید اوقات فراغت خود را می گذرانند." نکته ای که نباید در مورد پرسه زنان فراموش شود تفاوت بین آنها و زنانی است که برای خرید پاساژها را زیرو رو می کنند: "زنان بیشتر از جوانان خرید ویترینی می کنند یعنی کالاهای پشت ویترین را می بینند و راجع به آن صحبت میکنند.
قیمتها را می پرسند و گاهی لباسهای مورد علاقه شان را پرو می کنند و آن را می خرند. بنابراین پرسه زن لزوما به خرید نمی پردازد و از کسب اطلاعات راجع به قیمت اجناس، مدها، کالاها جدید بیشتر لذت می برند. امری که پرسه زنان جوان به آن توجه نمی کنند."
دلایل مختلف پاساژگردی
پاساژگردی نشاندهنده تغییر سبك زندگی است كه زنان خانهدار بیشتر از زنان شاغل درگیر آن هستند
شكربیگی جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینكه پاساژگردی دلایل مختلفی دارد، میگوید: یك دلیل پاساژگردی این است كه روحیه مصرفگرایانه تبدیل به یك هنجار شده است.
القائات و تاثیراتی كه تكنولوژیهای نوین بر جوانان و زنان میگذارند باعث میشود كه روحیه مصرفگرایانه در بین آنها رواج پیدا كند. این استاد دانشگاه میافزاید: منظور از رواج روحیه مصرفگرایانه حتما خرید كردن نیست.
همین كه جوانان به پاساژها میروند، وقت میگذارند و نگاه میكنند این نشاندهنده انتقال هنجارهای مادیگرایانه به ذهنیت زنان و جوانان در اجتماع است.
او ادامه میدهد: پاساژگردی نشاندهنده تغییر سبك زندگی است كه زنان خانهدار بیشتر از زنان شاغل درگیر آن هستند. زنان خانهدار زمان بیشتری را پای وسایل اطلاعرسانی میگذرانند و بنابراین آنها بیشتر در معرض تبلیغات رسانهها هستند. او تصریح میكند: هنجارهایی كه از طریق رسانه تبلیغ میشود روحیه مصرفگرایانه را در بین خانوادهها رواج میدهد.
نمونه آن تبلیغاتی است كه میان سریالهای پرطرفدار پخش میشوند و به نوعی نیاز كاذب ایجاد میكنند. او تاكید میكند: پاساژگردی با خود آسیبهای بسیاری را هم برای زندگی فرد و هم برای جامعه به همراه دارد.
شكربیگی با اشاره به اینكه پاساژگردی نشاندهنده بیبرنامه بودن و بیهدف بودن زندگی جوانان است، میگوید: بیكاری و نداشتن شغل از دیگر عاملهایی است كه به پاساژگرد شدن جوانان دامن میزند.
به راستی چرا جوانان ما به جای اینکه به دنبال کسب و کار و علم و دانش و معنویت باشند بهترین عمر زندگیشان را که می توانند آینده ی خود را مشخص نمایند و راه زندگیشان را روشن سازند با گشت و گذار بیهوده در پاساژها می گذرانند ؟ آیا واقعاٌ بیکاری و نداشتن شغل دلیل قانع کننده ای برای پاساژگردی و خیابان گردی جوانان است ؟